بیانات
سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، به مناسبت نیمهی شعبان
|بخشهایی از متن بیانات:
به کسانی که از خارج لبنان به بنده نامه نوشتند و گفتند نتوانستهاند برای مشارکت در نبرد انسانی با این بیماری در لبنان حضور پیدا کنند، میگویم: هر جا هستید، اگر میتوانید به مردم کمک و از آنها و سلامتشان پاسدرای کنید، این کار را بکنید چون این نبرد در واقع نبرد بشریت و یک نبرد انسانی، اخلاقی، عاطفی، وجدانی و ایمانی بدون مرز و فراملی است و هیچ وابستگی نژادی، سیاسی، دینی و… ندارد.
***
وقتی انسان نمیتواند یا به دشواری میتواند درک کند چه اتفاقی در حال وقوع است یا پیشبینی کند چه اتفاقی رخ خواهد داد، گاهی به این شیوهها [طالعبینی، خواب، پیشبینی آینده و…] پناه میبرد. این وضعیت و شرایط گاهی بستر را حتی در زمینههای علمی، فکری، اخلاقی، تربیتی، ایمانی و معنوی برای رویکردهای درست و صحیح و تبدیل تهدید به فرصت فراهم میکند اما متأسفانه گاهی نیز زمینه را برای گمراهی، فریب، دروغ و بازی با عواطف و احساسات و گمراه کردن و تباه کردن مردم فراهم میآورد. باید شدیدا به این نیز توجه شود. بهویژه وقتی این حوادث به وعدهی الهی و موضوعات مرتبط با امام مهدی(علیه السلام) یا حضرت مسیح(علیه السلام) یا آیندهی بشریت ربط داده میشود. اینجا موضوع بیش از همیشه پیچیده و خطرناک میشود.
***
مسیر ما در حزب الله سال ۱۹۸۲ آغاز شد. حزب الله را افراد محدود و معینی تأسیس نکردند. تعدادمان زیاد بود. حزب الله را یک نسل تأسیس کردند. اکثریت قاطع نسل مؤسس حزب الله شاگردان یا شاگرد شاگردان امام شهید صدر بودند. اکثریت قاطعشان مقلد ایشان بودند. مرجع تقلیدشان بود. ایشان مرجع دینیشان بود. وقتی میگویم اکثریت قاطع [و نمیگویم همگی] از باب احتیاط است. همچنین اکثریت قاطعشان پیرو مکتب فکری ایشان بودند و به رهبری فکری و سیاسی ایشان در امت باور داشتند. چنین افرادی اکثریت قاطع نسل مؤسس این جنبش دنبالهدار ایمانی جهادی پربرکت را تشکیل میدادند. و اینها همان کسانی هستند که به عنوان اولین نفرات به فراخوان مخلصانهی امام شهید صدر گوش سپردند؛ فراخوانی که شهید صدر در آن به ذوب شدن در امام خمینی فرا میخواند چنانکه امام خمینی در اسلام ذوب شده بود. این نسل در امام و ولایت و رهبری امام ذوب شدند و به بخش جداییناپذیر این پروژهی عظیم تبدیل شدند که انشاءالله زمین را برای صاحب امشب، شب نیمهی شعبان و این مناسبت آماده میکند.
***
الآن مثلا در برخی محفلهای ما میگویند حضرت آقا(حفظه الله) سید خراسانی است. همهی ما دوست داریم و امیدواریم و میگوییم کاش اینطور باشد و دعا میکنیم همین باشد. صفات [نیک] ایشان از صفات موجود در روایات برای سید خراسانی هم بالاتر است اما هیچ کس نمیتواند بیاید به مردم قاطعانه بگوید که حضرت آقا، خراسانی است. یا فلانی یمانی است. یا فلانی… مگر همین حرف را در مورد امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) نزدند؟ گفتند خراسان یعنی همهی ایران، پس امام خمینی سید خراسانی است. اما امام از دنیا رفتند. ما نمیدانیم این موضوع [یعنی غیبت] قرار است یک، دو، پنجاه، صد یا دویست سال یا بیشتر و کمتر ادامه پیدا کند. الله اعلم. وقتی ما این ویژگیها را روی افراد تطبیق میدهیم اما مدتی بعد این افراد را از دست میدهیم… یا مثلا… مشکلی ندارد صریح صحبت کنم. ما روایتی داریم که هر کس خبر مرگ عبدالله را به من بدهد، من نیز به او بشارت میدهم که پادشاهی برای سالیان تمام میشود و هر حاکمی تنها چند ماه حکومت خواهد کرد. خب، نشستند و منتظر عبدالله ماندند و ماندند و ماندند. بعد برخی از مردم زمان ما به این نتیجه رسیدند که عبدالله مثلا همان پادشاه حجاز است. خب، ملک عبدالله فوت کرد و جانشینش آمد. سال اول که نمرد. الآن هم سال دوم و سوم است. پس آن تمام شدن دورهی پادشاهی برای سالیان و حکومتهای چندماهه کجا رفت؟
***
هر اتفاقی هم بیافتد ما باید ببینیم تکلیفمان چیست و مسئولیتمان را بر عهده بگیریم و در تحلیلها و سؤالات گم نشویم. به جای اینکه الآن بیاییم و بگوییم داستان این کرونا چیست و چه کسی آوردش و نشانه[ی ظهور] است یا نیست یا قرار است به کجا برسد و… مهمتر از همهی اینها این است که کرونا وضعیتی را در کشور لبنان و مناطق مختلف و جهان بر ما تحمیل کرده است. خب، ما الآن هستیم و زندهایم. مسئولیتمان چیست؟ آیا باید برویم از داخل کتابها[ی حدیث و پیشگویی] پیدایش کنیم یا با این چالش مقابله کنیم؟ بگذارید اینجا هم یک مثال صریح و روشن بزنم. مثلا وقتی حوادث سوریه آغاز شد بحثهای زیادی جاهای مختلف پیش آمد. یک نفر به این نتیجه رسیده بود که نباید در سوریه دخالت کنید. سوریه را باید رها کنید. خب برادر، امریکاییها، اروپاییها، تمام دار و دستهی امریکاییها در جهان عرب، پشت سرشان اسرائیل، میلیاردها دلار پول، اسلحه و… وارد صحنه شدهاند تا سوریه را سرنگون کنند و بر آن مسلط شوند و همهی تکفیریان جهان را آوردهاند که… البته بعضی از مردم ساده هم آن وسط قربانی شدند یا بازی خوردند… این بحث دیگری است. نمیخواهیم همهی مردم را متهم کنیم. گفتیم موضوع این است. گفت: نه، نه، نگاه کنید، این موضوع سوریه یعنی اختلاف پرچمها و اینها سفیانی و ابقع و اصهب هستند و ما باید کنار بایستیم و به ما ربطی ندارد و… اشتباه و خطر اینجاست. اینکه یک نفر اطلاعات واقعی، واقعبینانه، سیاسی، میدانی، اقتصادی و میدان نبرد را در زمان خودش رها کند و یک روایت صحیح یا ناصحیح را بیاورد و تطبیق دهد و یک موضعگیری سیاسی، میدانی، نظامی، فرهنگی، بسیجی و رسانهای را روی این تحلیل یا تطبیق غلط که مبتنی بر یقین و قطع نیست سوار کند. این اشتباه ممکن است به چه منجر شود؟ اگر مردم سوریه نایستاده بودند و مقاومت نکرده و همهی کسانی که کمک کردند کمک نکرده بودند و خدای ناکرده جبههی النصره و داعش و… بر سوریه مسلط میشدند، سرنوشت لبنان، عراق، منطقه حتی فلسطین و همهی این منطقه به کجا میکشید؟ آغازهای این راه را دیدیم دیگر. ممکن بود با این اشتباه در تحلیل، تطبیق یا درک همه چیز از بین برود. ما وقتی با چیزی مواجه میشویم (چه آن را علامت [ظهور] بدانیم و چه ندانیم و چه به این رویه مربوط باشد یا نباشد) متوجه این هستیم که این موضوع برای ما تکلیف در پی دارد. مهم این است که موضوع را بشناسیم و تکلیفمان را تشخیص دهیم و به تکلیفمان عمل کنیم. وقتی موضوع اسرائیل پیش آمد، همهی صهیونیستهای جهان را آوردند و حکومت تشکیل دادند… قاعدتا بحثهای بسیاری پیش آمد که این از علامتهای آخرالزمان است و در کتابهای دینی و روایات وجود دارد. خب، خیر است. یکی از علامتهای آخرالزمان است. چه بپذیریم از علامتهای آخرالزمان است و چه نپذیریم، مهم این است که تکلیفمان در برابر اشغال اماکن مقدسمان و اخراج ملت فلسطین و تهدید همهی ملتهای منطقه توسط صهیونیستها با حمایت بریتانیا و بعدها امریکا و غرب چیست؟ تکلیف و مسئولیت ما چیست؟ آن را انجام دادیم یا نه؟ در مورد حوادث منطقه و حالا کرونا هم همینطور.
جستجو
دغدغههای امت
-...
-
لبیک یا حسینگفتارهای عاشورایی سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۳۵ قمریانتشارات خیمه
-
چرا سوریه؟سخنرانیها و مصاحبهها دربارهی سوریه از سال 2008 تا 2016 میلادیانتشارات جمکران
-
امام مهدی(عج) و اخبار غیبسخنرانی شبهای پنجم و هفتم و نهم محرم 2014 میلادیانتشارات جمکران