بسم الله الرحمن الرحیم
و إن يريدوا أن يخدعوك فإن حسبك الله هو الذي أيدك بنصره وبالمؤمنين
جوامع

بیانات

2 اردیبهشت 1397

سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در گردهمایی «وفاداری به عزت» حوزه‌های جبیل و کسروان

|عربی|فیلم|صوت|
در حال ترجمه
بخش‌هایی از متن بیانات:

فرازها:

در ابتدای سخنرانی باید جنایت هولناکی را که به دست داعش در افغانستان رخ داد تسلیت بگویم. در این حمله‌ی انتحاری به یکی از حوزه‌های رأی، ده‌ها نفر از ملت مظلوم افغانستان به شهادت رسیدند و صدها نفر زخمی شدند. تصور کنید اگر هنوز دست داعش و امثال داعش در لبنان باز بود، نه امکان برگزاری انتخابات وجود داشت و نه گردهمایی‌های انتخاباتی و همه باید با کفن پای صندوق‌های رأی حاضر می‌شدند. این اندیشه‌ی تاریک تکفیری دشمن هرگونه اراده و اختیار و مشارکت واقعی مردم در ساخت سرنوشت و آینده است.

بمباران یک عروسی در یکی از استان‌های یمن را نیز تسلیت عرض می‌کنیم. این بمباران به شهادت ده‌ها و زخمی شدن صدها نفر زن و کودک انجامید. این‌ها حتی با لبخند و شادی و عروسی در یمن نیز می‌جنگند.

باید ترور دکتر و آکادمیسین فلسطینی، فادی بطش توسط اسرائیل را در مالزی نیز تسلیت عرض کنیم. این ترور شاهد دیگری است که اسرائیل هیچ‌گونه مغز عربی و حتی هیچ مغزی را در جهان اسلام تحمل نمی‌کند. چون ممکن است روزی این شخص تصمیم بگیرد بخشی از امت و آرمان‌های امتش باشد. چنان‌که پیش از این شاهد ترور دانشمندان ایرانی، تونسی، مالایی و… بودیم. در چند ماه گذشته چند دانشمند لبنانی نیز در شرایط مبهمی در برخی کشورها از دنیا رفته‌اند که تحقیقات هنوز در این باره ادامه دارد.

امروز قصد دارم در زمینه‌ی همزیستی اسلام و مسیحیت و نقش این همزیستی در زمینه‌ی مقابله با چالش‌های امروز و آینده‌ی کشور صحبت کنم. نسبت ما با مسیحیان کشور سه گونه است. اول گروه‌هایی که مخالف سیاسی‌شان هستیم. دوم گروه‌هایی که به لحاظ سیاسی با یکدیگر اتفاق نظر داریم ولی در این انتخابات جدا هستیم. سوم گروه‌هایی که به لحاظ سیاسی و انتخاباتی با آن‌ها تفاهم داریم. ما شدیدا معتقدیم لبنان جز بر پایه‌ی مشارکت واقعی و نه توهمی همه‌ی اجزای اصلی و حتی غیر اصلی دینی، فرقه‌ای، مذهبی و سیاسی جامعه‌اش بنا نخواهد شد. البته برخی از صبح تا شب درباره‌ی مشارکت صحبت می‌کنند اما در عمل مسیر دیگری در پیش می‌گیرند. باید ارزیابی کنید که در عمل چه کسانی در حال حرکت به سمت شراکت هستند. همچنین برخی شیعه را به قدرت‌گرایی متهم می‌کنند. ما سال‌هاست از ایده‌ی مذهب یا حزب رهبر عبور کرده‌ایم. امروز در میان علما و نخبگان شیعه در لبنان هیچ کس قائل به حزب رهبر نیست و چنین ایده‌ای در لبنان، هرقدر هم یک حزب یا جریان قدرتمند باشد، امکان موفقیت ندارد. تنها راه در لبنان، مشارکت، همیاری و همکاری است.

در آستانه‌ی انتخابات سال ۲۰۰۹ و پس از حوادث مه سال ۲۰۰۸ کنفرانسی معروف به کنفرانس دوحه برگزار شد و اکثر رهبران سیاسی لبنانی در آن شرکت و روی قانون انتخابات بحث کردند. دوستان و همپیمانان مسیحی حزب الله گفتند ما خواستار برگزاری انتخابات بر اساس قانون اکثریتی ۱۹۶۰ هستیم. ما با جناب نبیه بری توافق کردیم و این درخواست دوستان مسیحی‌مان را پذیرفتیم. همچنین در انتخابات بعدی مسیحیان گفتند خواستار قانون معروف به ارتدکس هستند یعنی قانونی که هر مذهب (فارغ از نوع تقسیم‌بندی ادیان و مذاهب)، نمایندگان خودش را تعیین می‌کند. ما حتی این قانون را نیز پذیرفتیم. این موضوع باعث شد برخی همپیمانانمان شدیدا به ما اعتراض کردند که چطور زیر بار چنین چیزی رفتید؟ البته انتخاباتی بر این اساس برگزار نشد و قوات لبنانی آن را لغو کردند. در انتخابات پیش رو هم مسیحیان اصرار داشتند لبنان به حوزه‌های انتخاباتی مختلفی تقسیم شود و ما پذیرفتیم. می‌توانیم این انتخابات را بزرگ‌ترین و مهم‌ترین انتخابات تاریخ لبنان قلمداد کنیم. همچنین در موضوع خارج‌نشینان حزب الله واقعا فداکاری کرد. وضعیت برادرانمان در جنبش امل کمی بهتر است. ما همان لحظه‌ای که داشتیم موضوع رأی‌گیری در خارج را می‌پذیرفتیم می‌دانستیم که به ضرر حزبمان تمام می‌شود. چون کشورها به ما ویزا نمی‌دهند، نمایندگانمان نی‌توانند به خارج سفر کنند، ما نمی‌توانیم در کشورهای مختلف گردهمایی انتخاباتی برگزار کنیم و در مجموع فرصتمان در زمینه‌ی انتخاباتی با دیگران برابر نیست. همچنین حد اقل در سفارت لبنان در برخی کشورها اگر کسی بخواهد بیاید و به لیست ما رأی بدهد باید قبلش محاسبات بسیاری انجام دهد. در هر صورت ما از ابتدای حضورمان در عرصه‌ی سیاسی پشتیبان حضور و نمایندگی قدرتمند مسیحیان بودیم.

برخی افراد ما را به ایجاد تغییرات جمعیتی متهم می‌کنند و می‌گویند شما در حال تصرف کشور هستید. دست‌اندرکاران می‌دانند که ایجاد تغییر جمعیتی کار ساده‌ای نیست و معمولا فقط از دو راه امکان‌پذیر است: سیاست‌های حکومتی که همین راه نیز ده‌ها سال به طول می‌انجامد. استفاده از فرصت جنگ‌های داخلی. سال ۱۹۹۹ برای ما مشخص بود که نوار مرزی اشغالی لبنان در حال فروپاشی است. جزین یک شهر مسیحی‌نشین در بخش اشغالی لبنان بود. همه می‌دانند معمولا نیروهای پیروز در چنین شرایطی چه رفتاری می‌کنند و بعدها رویش سرپوش می‌گذارند. ما طی تماس‌هایی که با جنبش امل و دیگر گروه‌های مقاومت برقرار کردیم نه تنها ورود نیروهای نظامی مقاومت بلکه حتی ورود نیروهای غیرنظامی شیعه به این شهر را ممنوع اعلام کردیم. تاریخچه‌ی آن آزادسازی باید با طلا نوشته شود. به هیچ فرد و هیچ چیزی در جزین آسیبی نرسید. فارغ از معضل نمایندگی سیاسی، این امکان برای نیروهای مقاومت وجود داشت که به بهانه‌ی حضور نیروهای اسرائیل یا مزدوران لحد وارد شهر شوند. چه، نیروهای لحد گاه از آن‌جا صیدا و مشغره را بمباران می‌کردند. تصویر سرهای بریده‌ی کودکان مدارس صیدا همچنان وجود دارد. با وجود این‌که آن روز این همپیمانی‌ها با مسیحیان وجود نداشت اما حتی به ذهن کسی هم خطور نکرد به آن شهرها تعدی کند. سال ۲۰۰۰ اسرائیل می‌توانست عقب‌نشینی‌اش را ۲۴ یا ۴۸ ساعت قبل به لحدی‌ها گزارش دهد اما تعمدا می‌خواست آن‌ها غافلگیر شوند. چون تجربیات تاریخی نشان می‌دهد در این‌گونه مواقع چه اتفاقاتی رخ می‌دهد. در فاصله‌ی کوتاهی از انقلاب فرانسه ۱۰هزار نفر به بهانه‌ی مزدوری یا خیانت اعدام شدند. کسی که حزب الله را به ایجاد تغییر جمعیتی متهم کند، در حال مطرح کردن یک اتهام ظالمانه، بی‌پایه و تحریک‌آمیز است. اگر کسی به تراکم جمعیت در حومه‌ی بیروت اعتراض دارد، ما هم به این موضوع واقفیم اما چه کنیم؟ خودمان را بیاندازیم در دریا؟ حزب الله چند سال است اهالی حومه‌های بیروت را به بازگشت به روستاهایشان تشویق می‌کند اما این یک پروژه‌ی عظیم و نیازمند تأمین شغل در مقصد مهاجرت است.

در این دوره مجبوریم صراحت داشته باشیم. هر روز درباره‌ی سلاح مقاومت صحبت می‌کنند. تجارب تا امروز ثابت کرده است مقاومت در کنار ارتش لبنان و پذیرایی مردم، مبنای امنیت، استحکام و ثبات لبنان در یک منطقه‌ی ملتهب است. همچنین مقاومت تمام جنوب را ثابت کرده که فقط متعلق به شیعیان یا مسلمانان نیست و مسیحیان نیز آن‌جا حضور دارند. سلاح مقاومت همچنین از کشور و روستاهای مرزی مسلمان و مسیحی‌نشین در برابر تهاجم تروریست‌های تکفیری دفاع کرد. روستاهای مسیحی‌نشین بقاع شمالی در خانه‌هایشان ماندند و ما به‌شان سلاح دادیم یا با پول خودشان خریدند یا از ارتش گرفتند. حتی هنگامی که ما به سوریه رفتیم نیز هدفی غیر از حمایت از کشور نداشتیم. فرض کنید امروز سوریه دست داعش بود، سرنوشت سرتاسر لبنان چه بود؟ در دهه‌های گذشته حکومت لبنان از کشور دفاع نکرده است. این تقصیر ارتش هم نیست. ارتش توانایی و شایستگی‌اش را دارد اما تصمیمات سیاسی اجازه‌اش را نمی‌دهد. همان تعداد کمی از افراد ارتش که در جنوب حضور یافتند حماسه آفریدند و شهیدان بزرگی را تقدیم کردند. ولی مطالبه‌ی ما حضور حکومت در مرزها و دفاع از خاک کشور است. این‌طور نیست که سرنوشت ما این باشد که تا همیشه در مرزها بمانیم و شهید دهیم. ما نیز دوست داریم به زندگی معمولی برگردیم. اما در این شکی نیست که مقاومت یکی از ارکان قدرت و امنیت لبنان است و تضعیف این ارکان به تضعیف نتایج می‌انجامد.

گاهی برخی مسائل و اتهامات ظالمانه توسط احزاب دیگر و… مطرح می‌شد اما برادران ما سکوت می‌کنند و هیچ پاسخی نمی‌دهند. در بسیاری از موارد اگر بخواهد پاسخ صحیحی داده شود موجب برانگیخته‌شدن حساسیت مخالفان سیاسی ما می‌شود. در هر صورت افرادی در کشور هستند که پروژه‌شان جز با مذهب‌گرایی اجراشدنی نیست و مدام به تعصب فرا می‌خوانند. بنده همه‌ی جزئیات را دنبال می‌کنم. حتی گاهی در یک تصادف خیابانی اگر دو طرف تصادف از یک مذهب نباشند، ما حالت فوق العاده اعلام می‌کنیم چون رسانه‌ها سریعا وارد می‌شوند و قصه می‌سازند. کسانی از این سو حرف‌های تحریک‌آمیز می‌زنند و کسان دیگری از آن سو. ما به‌شدت پاسدار موضوعی هستیم که ژنرال عون آن را صلح درونی می‌نامد.


 

بیاناتی در این رابطه با موضوعات:

دغدغه‌های امت

دغدغه‌های امت

صدر عراق/ به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر
شماره ۲۶۲ هفته نامه پنجره به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر، در پرونده ویژه‌ای به بررسی شخصیت و آرا این اندیشمند مجاهد پرداخته است. در این پرونده می‌خوانید:

-...

رادیو اینترنتی

نمایه

صفحه ویژه جنگ ۳۳ روزه
بخش کوتاهی از مصاحبه سید حسن نصرالله با شبکه المیادین به روایت دوربین دوم

نماهنگ

کتاب


سید حسن نصرالله