بسم الله الرحمن الرحیم
و إن يريدوا أن يخدعوك فإن حسبك الله هو الذي أيدك بنصره وبالمؤمنين
جوامع
سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب‌الله لبنان: بیانات در عید مقاومت و آزادسازی، شانزدهمین سالگرد آزادسازی جنوب لبنان

بیانات

4 خرداد 1395

سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در عید مقاومت و آزادسازی، شانزدهمین سالگرد آزادسازی جنوب لبنان

|فارسی|عربی|فیلم|صوت|
«
این برهه سرنوشت لبنان، سوریه، عراق، یمن، بحرین، منطقه و فلسطین را حد اقل برای ده‌ها اگر نگوییم صدها سال مشخص می‌کند. در نتیجه بی‌طرفی یا فرسودگی یا بهانه‌آوردن که موضوع برای ما شفاف نیست، نمی‌توانیم خوب ببینیم و موضوع برایمان شبهه‌ناک است [پذیرفته نیست.] بروید بگردید به شفافیت دست پیدا می‌کنید. به الله(عز و جل) توسل کنید و با صداقت به دنبال واقعیت بگردید به زودی به آن و به ماهیت نبرد فعلی دست خواهید یافت.
 ما چرا بر این بزرگداشت اصرار داریم؟ اولا و پیش از هر چیز به واسطه‌ی ارزش روحی، فرهنگی و تمدنی آن پیش از ارزش سیاسی و نظامی‌اش.
  چالش‌ها، تهدیدها و خطرات امروز و فردا می‌طلبد که ما از سویی به علم، معرفت و تجربه و از سوی دیگر به اطمینان، ایمان، توکل، شجاعت، عزم و توان مقابله با چالش‌ها مسلح باشیم تا بتوانیم از آن‌ها بگذریم.
  باید جنایت‌ها، اشغال‌گری‌ها، مهاجرت‌دهی، ویران‌گری، کشتار، ایجاد نا امنی، تحقیر، فرستادن ده‌ها هزار نفر به بازداشت‌گاه‌ها و زندان‌ها را که دشمن اسرائیلی و رژیم صهیونیستی از آغاز تأسیسش تا پیروزی سال ۲۰۰۰ بر سر لبنان آورد یادآوری کنیم. الآن درباره‌ی لبنان صحبت می‌کنم. بحث فلسطین به جای خود.
  باید جنگ‌های متعددی را که اسرائیل از سال ۱۹۴۸ تا آخرین آن‌ها یعنی جنگ جولای علیه کشور ما به راه انداخت یادآوری کنیم؛ جنگ‌هایی که در آن‌ها تأسیسات زیربنایی ما را زدند و بعضی شهرک‌ها را سرتاسر ویران کردند.
  کسانی می‌خواهند لبنانی‌ها و ملت‌های منطقه همه‌ی جرم و جنایت‌ها و تجاوزگری، سبعیت، وحشی‌گری و تروریسم اسرائیل را فراموش کنند.
  باید به یاد بیاوریم و یادآوری کنیم که بدون جانبازی‌های عظیم هیچ خاکی نمی‌توانست آزاد و هیچ کرامتی نمی‌توانست تأمین شود و هیچ امنیتی در این کشور نمی‌توانست برقرار شود.
  این جنوب از ۱۹۴۸ امنیت و کرامت به خود ندیده بود. اسرائیل تجاوز می‌کرد، نوار مرزی تحت اشغال بود، روستاهای مرزی خالی از سکنه شده بودند، ساحل مدام بمباران می‌شد، به صیادها و کشاورزان تجاوز می‌شد، هزاران نفر بازداشت بودند، ده‌ها هزار نفر مهاجر داشتیم و مردم در خانه‌ها و مدرسه‌هایشان بمباران می‌شدند. این امنیت از کجا آمد؟ این آزادی از کجا آمد؟… این‌ها مجانی به دست آمد؟ آیا به واسطه‌ی تلاش‌های اتحادیه‌ی عرب، سازمان کنفرانس اسلامی، شورای امنیت، ایالات متحده‌ی آمریکا، اتحادیه‌ی اروپا یا… بود؟ به هیچ وجه. آن‌چه ما امروز در حال پاسداری از آن هستیم و همچنان از آن پاسداری خواهیم کرد، در نتیجه‌ی جانبازی‌های عظیم عده‌ی زیادی از افراد، جنبش‌ها، احزاب، گروه‌ها، شهیدان، جانبازان، اسیران، خانه‌ها و کسب و کارهای ویران‌شده، مهاجران، ایستادگان و صابران حاصل شد. البته نه از سوی همه اما از سوی عده‌ای زیاد… این‌ها مجانی و با آروز، سخنرانی و سخن به دست نیامد بلکه با تلاش جهادی، پایدار، مستمر، بلیغ، فداکار و گشاده‌دست در جان‌فشانی به دست آمد.
  حادثه‌ی امروز یکی از مصادیق وعده‌ی پیروزی، تثبیت و غلبه از سوی خداوند به مجاهدان، رزمندگان، جانبازان، راستان، مخلصان، صابران و بذل‌کنندگان بی‌حد و مرز بود حتی اگر گروه اندکی باشند. سید عباس از ماه‌های اول برپایی مقاومت در لبنان با وجود این که داده‌های میدانی چنین چیزی نمی‌گفت، وعده‌ی پیروزی می‌داد چون به آیات الهی ایمان و به وعده‌ی تخلف‌ناپذیر خداوند اطمینان داشت.
  در این زمانه کسی مردم را نترساند و عزم مردم را تضعیف نکند و به آن‌ها نگوید باید برای کشور، ملت و گروه‌های تشکیل‌دهنده‌ی ملت‌مان به دنبال ضمانت باشیم چون متأسفانه گروه‌های مختلف ملت ما به میزان‌هایی متفاوت احساس خطر می‌کنند. به آن‌ها گفته می‌شود باید از خارج ضمانت بیاوریم. از سوی چه کسی؟ آمریکا؟ غرب؟ اروپا؟ کشورهای عربی؟ این‌ها که بعضی به خاطر منافع و بعضی به خاطر پول و بعضی به خاطر کینه‌هایشان کشورهای منطقه را به مسلخ کشاندند.
  با تحریک مذهبی و فرقه‌ای هر روزه، مدام روی تکه تکه کردن ملت و عمیق‌کردن زخم‌هایش کار می‌شود. حتی حوادث شخصی را دستاویز تحریک مذهبی و فرقه‌ای قرار می‌دهند تا ملت ما را تکه تکه کنند.
  در سطح قانونی و اخلاقی در زمینه‌ی چهار دیپلمات ایرانی که به اسرائیل تحویل داده شده‌اند و تا امروز زندانی هستند مسئولیت وجود دارد.
  سال ۲۰۰۰ ملت فلسطین یکی از خوش‌وقت‌ترین ملت‌های جهان از پیروزی مقاومت لبنان بودند. بدون شک این‌گونه بود چون بار دیگر دروازه‌ی امید به روی آن‌ها گشوده شد و این دشمن قهار، تحقیرگر و تجاوزکار را دیدند که خوار می‌شود، شکست می‌خورد و عقب‌رانده می‌شود و به سرعت انتفاضه‌ی الاقصی در فلسطین آغاز شد و به مقاومت غزه تحول یافت و نوار غزه آزاد شد.
  از همه‌ی کسانی که از ابهام‌های موجود در منطقه و نبرد کنونی استفاده می‌کنند و می‌خواهند اسرائیل را به دوست و هم‌پیمان بدل سازند بپرهیزید. هر دلیلی که می‌خواهند داشته باشند. ای عزیزان فلسطینی، از همه‌ی کسانی که می‌خواهند مسیر نبرد را تغییر دهند و بلکه دادند بپرهیزید. ای عزیزان فلسطینی، به آن‌ها که نزدیک ۷۰ سال از یاری شما فروگذار کردند دل نبندید که در آینده نیز شاهد پشتیبانی، نصرت و یاری آن‌ها نخواهید بود. اگر در آن‌ها خیری بود در این ۷۰ سال مشخص شده و ظهور کرده بود. ای عزیزان فلسطینی، تنها راه رهایی شما در وحدت، مقاومت و ایستادگی‌تان است. ای عزیزان فلسطینی، ایران و سوریه و مقاومت لبنان و همه‌ی فرزندان خط مقاومت منطقه که کنار شما بودند هر قدر هم ابهامات بالا بگیرد، کنار شما خواهند ماند.
 بنده با یقین و صداقت تمام به شما می‌گویم: خط مقاومت در این نبرد منطقه شکست نخواهد. خط مقاومت در این نبرد منطقه پیروز خواهد شد و پرچم فلسطین بار دیگر به اهتزاز در خواهد آمد و قضیه‌ی فلسطین بار دیگر به تنها خط نبرد در منطقه تبدیل خواهد شد. این روز ان شاءالله خواهد رسید.
  مدل تناسبی، هر کس را که پایگاه مردمی داشته باشد به مجلس می‌آورد و او را در بازتعریف ساختار قدرت سهیم می‌کند اما غیر از این، پافشاری برخی سران بر انحصار، فردیت و تک‌حزبی است و با آن نه امروز و نه پنجاه یا صد سال بعد نمی‌شود حکومت ساخت.
 از امروز تا نوامبر پیش رو یعنی سال ۲۰۱۶ و به عبارتی زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا یعنی در باقی‌مانده‌ی بهار و تابستان و آغاز پاییز تب منطقه بالا خواهد گرفت. بنده هم بیان این موضوع را دوست ندارم اما این واقعیت است و باید مسئولیت‌پذیر باشیم.
 همیشه وقتی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در پیش است باید خون‌هایی ریخته شود تا به رأی در صندوق‌های انتخابات تبدیل شود. دولتمردان دموکرات فعلی به موفقیت‌های سیاسی یا نظامی خارجی نیازمندند تا از آن برای نبرد انتخابات آمریکا بهره ببرند و در قدرت بمانند. خدا به داد منطقه و ملت‌های منطقه برسد که کار ممکن است به کجا بکشد.
  حوادث عراق و سوریه با خود بشارت‌های پیروزی و نشانه‌های پایان داعش را به همراه دارد؛ گروهی که خون‌ریزترین و وحشی‌ترین گروه است و البته تفکر و روحیه‌اش در گروه‌های دیگر وجود دارد. به نظر می‌رسد ان شاءالله پایان داعش نزدیک است.
  این برهه سرنوشت لبنان، سوریه، عراق، یمن، بحرین، منطقه و فلسطین را حد اقل برای ده‌ها اگر نگوییم صدها سال مشخص می‌کند. در نتیجه بی‌طرفی یا فرسودگی یا بهانه‌آوردن که موضوع برای ما شفاف نیست، نمی‌توانیم خوب ببینیم و موضوع برایمان شبهه‌ناک است [پذیرفته نیست.] بروید بگردید به شفافیت دست پیدا می‌کنید. به الله(عز و جل) توسل کنید و با صداقت به دنبال واقعیت بگردید به زودی به آن و به ماهیت نبرد فعلی دست خواهید یافت.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.

بسم الله الرحمن الرحیم.

و الحمد لله رب العالمین و الصلات و السلام علی سیدنا و نبینا خاتم ابی القاسم محمد بن عبدالله و علی آله الطیبین الطاهرین و صحبه الاخیار المنتجبین و علی جمیع الانبیاء و المرسلین.

السلام علیکم جمیعا و رحمت الله و برکاته.

به همه‌ی شما خوش‌آمد می‌گویم، به واسطه‌ی این حضور گسترده از شما تشکر می‌کنم و این مناسبت عظیم، روز پیروزی الهی تاریخی ماه مه سال ۲۰۰۰، عید مقاومت و آزادسازی را به شما تبریک می‌گویم؛ همچنین سالگرد ولادت مولانا بقیة الله فی الأرضین، نوه‌ی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، امام مهدی، حجت بن الحسن العسکری (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء).

برادران و خواهران، بنده در این مناسبت و در وقت موجود چند موضوع را مطرح خواهم کرد. اولین موضوع: سخنی درباره‌ی مناسبت. دوم: انتخابات شهرداری‌ها. سوم: انتخابات پارلمان و ریاست جمهوری. و در پایان: سخنانی کوتاه درباره‌ی منطقه. و تمام.

امروز در ۲۵ مه ۲۰۱۶ دوست داشتیم برای بزرگداشت این مناسبت به جوار سیدمان، رهبرمان، دبیرکل حزب الله، دبیر کل شهید، سیدالشهداء مقاومت اسلامی، سید عباس موسوی(رضوان الله تعالی علیه) و همسر شهید مجاهد و فاضلش، سیده أم یاسر و پسر شهید نیک‌بختش حسین، بیاییم و پناه بجوییم؛ همچنین در کنار ایشان مزار شهیدان شهرک پربرکت و مجاهد نبی شیث. دوست داشتیم بار دیگر به خطه‌ی عزیز، ارزشمند، وفادار و شریف بقاع بیاییم. این مناسبت با فرمانده بزرگ شهیدمان، سید عباس و شهیدان و اهالی بقاع ارتباطی جوهری، وثیق و عمیق دارد. ما هر سال بر بزرگداشت این مناسبت در این روز اصرار داریم زیرا این اشاره و نشانه‌ی زنده بودن ملت و امت ماست؛ امت زنده و حاضر به تاریخ، فرهنگ، دستاوردها، پیروزی‌ها، شهیدان و جانبازی‌های فرزندان جانبازش تمسک و به این دستاوردها افتخار می‌کند و فرزندان، نوه‌ها و همه‌ی نسل‌های بعد را با این فرهنگ، معرفت و عزت می‌پرورد. مثلا چند روز پیش در ۹ مه، در روسیه ۷۱مین سالگرد عید پیروزی در جنگ بزرگ ملی علیه ارتش نازی را جشن گرفتند. ما الآن در ۱۶مین سالگرد هستیم. وضعیت ملت‌ها و دولت‌های جهان این است؛ وقتی در تاریخشان یک پیروزی ملی، تاریخی و بزرگ وجود داشته باشد آن را در سطح ملی جشن می‌گیرند و آن را در ضمیر و احساسات رسوخ می‌دهند و زمینه‌ی درک و شناخت آن را برای ذهن‌ها فراهم می‌آورند. ما به این بزرگداشت اصرار داریم چون بخشی از تاریخ، فرهنگ، شخصیت کشور و امت‌مان، روحیه و قدرت ماست. برگزاری این بزرگداشت توسط ما برای امروز و فرداست و نه فقط برای تجلیل از گذشته. این دستاوردها، فداکاری‌ها و پیروزی‌ها مکتبی بسیار عظیم هستند که ما می‌توانیم دانش‌مان را با آن گسترش دهیم و فرزندان و نوه‌های ما می‌توانند از این طریق روش مقابله با خطرات، چالش‌ها و تهدیدها و بهره‌مندی از فرصت‌ها و رقم زدن پیروزی‌ها را بیاموزند. ما هر سال در عید مقاومت و آزادسازی همه‌ی لبنانی‌ها را به برخورد با این مناسبت به عنوان یک روز ویژه‌ی ملی و برخورد با این پیروزی به عنوان پیروزی همگان فرا می‌خوانیم و امروز نیز بار دیگر این دعوت را تکرار می‌کنم. سال ۲۰۰۰ در چنین روزی در شهر بنت جبیل ما فرزندان مقاومت این پیروزی را به همه‌ی لبنانی‌ها، ملت عزیز لبنان‌مان، ملت مجاهد فلسطین، امت عربی و اسلامی‌مان و همه‌ی آزادگان جهان تقدیم کردیم و هیچ‌گاه این پیروزی و دستاورد را به خود منحصر نکردیم و واقعا به تغییر این عید به یک عید کامل و گسترده‌ی ملی فرا می‌خوانیم. در همین زمینه بنده از رئیس محترم مجلس برای تعطیل کردن ادارات، سازمان‌ها و مدارس در این روز و همچنین درخواست ایشان از مدارس، مؤسسه‌ها و سازمان‌های تربیتی برای اختصاص زنگ اول به عید مقاومت و آزادسازی و این مناسبت، تشکر می‌کنم. بنده نیز به نوبه‌ی خودم از مدیران مدرسه‌ها، مؤسسات و سازمان‌ها درخواست می‌کنم این کار را انجام دهند. دیروز، امروز و فردا بیانیه‌هایی از رئیس جمهوران‌، رهبران، سران، وزیران، نمایندگان، احزاب، نیروها، شخصیت‌ها، نخبگان، جناح‌ها و طبقات مختلف صادر شد و صادر می‌شود که ما از همه‌ی ایشان متشکریم و از همه‌ی لبنانی‌هایی که همچنان این روز و عید را نادیده می‌گیرند و عظمت و ارزش تاریخی و اهمیت آن را انکار می‌کنند می‌خواهیم تعصب حزبی، مذهبی و فرقه‌ای و تقابل‌های سیاسی‌مان را کنار بگذارند و در نظرات و موضعشان نسبت به این مناسبت عظیم تجدید نظر کنند؛ مناسبتی که بار دیگر تأکید می‌کنم ما آن را واقعا یک عید ملی و یک عید جاوادانه در تاریخ این کشور ارزشمند و ملت فداکار می‌خواهیم.

اما چرا بر این بزرگداشت اصرار داریم؟ اولا و پیش از هر چیز به واسطه‌ی ارزش روحی، فرهنگی و تمدنی آن پیش از ارزش سیاسی و نظامی‌اش. ما امروز در شانزدهمین سالگرد قرار داریم و با چند نسل مواجهیم. نسلی از نوجوانان هستند که سال ۲۰۰۰ به دنیا نیامده بودند. فعلا به کودکان کاری نداریم. نوجوانان ۱۴، ۱۵ و ۱۶ ساله‌ی ما آن روز به دنیا نیامده بودند ولی امروز در کشور حضور دارند، سیاست را دنبال می‌کنند، در مورد منطقه دغدغه دارند و نظر خود را دارند. می‌دانید که در لبنان همه در مورد سیاست نظر دارند.

بعضی از متولدین ۲۰۰۰ و ۱۹۹۹ و قبل از آن هم وقتی پیروزی سال ۲۰۰۰ صورت گرفت هنوز بچه‌هایی کوچک بودند یعنی افراد ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۲ یا ۲۳ساله‌ی امروز. این موضوع به این معناست که نسل جوان امروزمان آن برهه را درک نکرده و ادراک و شناختش به قدری نبوده که حوادث اطرافش را متوجه شود؛ از جمله اتفاقات، دردها، دشواری‌ها و خطراتی که در آن برهه متوجه لبنان و ملت لبنان مخصوصا اهالی جنوب و بقاع بود همچنین حجم جان‌فشانی‌ها و دلاوری‌هایی که آن روزها صورت گرفت. این‌ها را باید هر سال و در طول سال و مخصوصا در چنین روزی به نسل جوانمان که مسئولیت امروز و فردا را بر دوش دارند معرفی کنیم و نباید آن‌ها را از این ثروت ملی محروم نماییم. ما که آن برهه را درک کردیم نیز به خاطر امروز و فردا مدام به بازنگری و گرفتن درس و پند از آن برهه نیازمندیم چون چالش‌ها، تهدیدها و خطرات امروز و فردا می‌طلبد که ما از سویی به علم، معرفت و تجربه و از سوی دیگر به اطمینان، ایمان، توکل، شجاعت، عزم و توان مقابله با چالش‌ها مسلح باشیم تا بتوانیم از آن‌ها بگذریم.

در چنین روزهایی باید در رسانه‌ها، باشگاه‌ها، تجمع‌ها و دیدارهایمان آن برهه را یادآوری کنیم و به دلایل شکست سخت اسرائیل و تبدیل ارتش شکست‌ناپذیر به لشکر شکست‌خورده که با خواری از جنوب لبنان گریخت، بپردازیم؛ دلایلی که در درون دشمن بود و دلایلی که در لبنان و مقاومت وجود داشت و نتایج و پیامدهای آن پیروزی عظیم تاریخی الهی برای لبنان، فلسطین، منطقه و کلیت نبرد عرب و اسرائیل و نبرد فعلی و پروژه‌ی صهیونیسم در منطقه. بنده الآن یادآوری نمی‌کنم ولی همه‌ی این‌ها باید به منظور بهره‌گیری و درس گرفتن یادآوری شود. این تجربه را شما مردم و عزیزان ما با توکل بر الله(سبحانه و تعالی) آفریدید. این تجربه شایستگی آن را دارد که همیشه در عقل، ضمیر و قلب و در مسیر توسعه، گسترش و بهره‌گیری بماند.

بعضی موضوعات مرتبط با مناسبت را به واسطه‌ی اهمیت‌شان در این روزها باید خیلی سریع و کوتاه یادآوری کنیم. باید جنایت‌ها، اشغال‌گری‌ها، مهاجرت‌دهی، ویران‌گری، کشتار، ایجاد نا امنی، تحقیر، فرستادن ده‌ها هزار نفر به بازداشت‌گاه‌ها و زندان‌ها را که دشمن اسرائیلی و رژیم صهیونیستی از آغاز تأسیسش تا پیروزی سال ۲۰۰۰ بر سر لبنان آورد یادآوری کنیم. الآن درباره‌ی لبنان صحبت می‌کنم. بحث فلسطین به جای خود. همچنین باید جنگ‌های متعددی را که از سال ۱۹۴۸ تا آخرین آن‌ها یعنی جنگ جولای علیه کشور ما به راه انداخت یادآوری کنیم؛ جنگ‌هایی که در آن‌ها تأسیسات زیربنایی ما را زدند و بعضی شهرک‌ها را سرتاسر ویران کردند. در هر جنگ و حادثه شاهد کاروان‌های مهاجران بودیم. هنوز شاهدان عینی این موضوعات و کسانی که ایستادند، صبر کردند و مهاجرت داده شدند، زنده هستند. شهیدان همچنان شناخته‌شده هستند و خانواده‌هایشان حضور دارند. جانبازان همچنان گواه این ماجرا هستند و زخم‌هایشان با ما سخن‌ها دارد. آزادگانی زنده‌اند و حضور دارند که تا امروز یادگارهایی از زندان‌ها بر تن و جانشان هست. این‌ها باید حضور خود را حفظ کنند. کسانی می‌خواهند لبنانی‌ها و ملت‌های منطقه همه‌ی جرم و جنایت‌ها و تجاوزگری، سبعیت، وحشی‌گری و تروریسم اسرائیل را فراموش کنند. در عید مقاومت و آزادسازی باید این‌ها را به یاد بیاوریم و یادآوری کنیم.

دوم: باید به یاد بیاوریم و یادآوری کنیم که اسرائیل، دشمن واقعی و اصلی هست و خواهد ماند و به خاک، منابع کشور و اماکن مقدس ما چشم طمع دوخته و بزرگ‌ترین تهدید است و هر روز به کمین لبنان، فلسطین و تمام منطقه نشسته و بعضی می‌خواهند او را به دوست یا هم‌پیمان تبدیل کنند.

سوم: ملت عزیزمان در لبنان همانند ملت عزیزمان در فلسطین ایمان آورده که تنها راه دفع تجاوز، پاکسازی اشغالگری و بازیابی خاک، آزادی و امنیتْ مقاومت همه‌جانبه‌ی نظامی، امنیتی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، رسانه‌ای، اقتصادی، ملی و رسمی است نه چیز دیگر و ملت ما چنین مقاومتی را عملی کردند و آن را در سال ۲۰۰۰ و پس از آن و مخصوصا سال ۲۰۰۶ در قالب معادله‌ی ارتش، ملت و مقاومت تثبیت نمودند؛ معادله‌ای که در زمانه‌ی فروگذاری عرب که مدت‌هاست صورت گرفته و پس از این نیز صورت خواهد گرفت، عامل قدرت میهن و ملت ما خواهد ماند. عرب‌ها پیش از این که دشمنان دیگری اختراع کرده باشند و دشمنی غیر از اسرائیل وجود نداشت، از یاری فروگذار کردند تا چه برسد به امروز که دشمن اختراع می‌کنند و میدان نبرد می‌گشایند. در زمانه‌ی فروگذاری عرب که مدت‌هاست صورت گرفته و پس از این نیز صورت خواهد گرفت و در زمانه‌ی دسیسه‌چینی بین المللی به نفع اسرائیل، به این معادله که پس از الله(سبحانه و تعالی) تنها ضمانت ماست پای می‌فشاریم.

چهارم: و این‌جا مشخصا در کنار سید عباس و شهیدان و در چنین روزی باید به یاد بیاوریم و یادآوری کنیم که بدون جانبازی‌های عظیم هیچ خاکی نمی‌توانست آزاد و هیچ کرامتی نمی‌توانست تأمین شود و هیچ امنیتی در این کشور نمی‌توانست برقرار شود. ملت لبنان به خوبی می‌دانند اما می‌خواهم به نسل‌های جوان بگویم این امنیت، کرامت، آزادی و آزادسازی… انتخابات یکشنبه‌ی گذشته از مرزهای جنوبی فلسطین اشغالی، آخرین نقطه‌ی جنوب، ساحل صیدا تا کوه‌های جزین در امنیت، کرامت، صلح و آزادی صورت گرفت. این جنوب از ۱۹۴۸ امنیت و کرامت به خود ندیده بود. اسرائیل تجاوز می‌کرد، نوار مرزی تحت اشغال بود، روستاهای مرزی خالی از سکنه شده بودند، ساحل مدام بمباران می‌شد، به صیادها و کشاورزان تجاوز می‌شد، هزاران نفر بازداشت بودند، ده‌ها هزار نفر مهاجر داشتیم و مردم در خانه‌ها و مدرسه‌هایشان بمباران می‌شدند. این امنیت از کجا آمد؟ این آزادی از کجا آمد؟ جنوب چگونه توانست یکشنبه در قالب انتخابات شهرداری‌ها جشن‌های دموکراسی برگزار کند؟ این‌ها مجانی به دست آمد؟ آیا به واسطه‌ی تلاش‌های اتحادیه‌ی عرب، سازمان کنفرانس اسلامی، شورای امنیت، ایالات متحده‌ی آمریکا، اتحادیه‌ی اروپا یا… بود؟ به هیچ وجه. آن‌چه ما امروز در حال پاسداری از آن هستیم و همچنان از آن پاسداری خواهیم کرد، در نتیجه‌ی جانبازی‌های عظیم عده‌ی زیادی از افراد، جنبش‌ها، احزاب، گروه‌ها، شهیدان، جانبازان، اسیران، خانه‌ها و کسب و کارهای ویران‌شده، مهاجران، ایستادگان و صابران حاصل شد. البته نه از سوی همه اما از سوی عده‌ای زیاد. این پیروزی بود که این دستاوردها را در اختیار ما گذاشت. این‌ها مجانی و با آروز، سخنرانی و سخن به دست نیامد بلکه با تلاش جهادی، پایدار، مستمر، بلیغ، فداکار و گشاده‌دست در جان‌فشانی به دست آمد. سید الشهدای مقاومت، سید عباس، ام یاسر، حسین و شهیدان مجاور این مزار، گواهان این واقعیتند. به همه یا اگر بخواهم احتیاط کنم اکثر شهرک‌های بقاع بروید. در قبرستان‌های هر شهرک، مزار شهید خواهید یافت. در جنوب و دیگر مناطق لبنان نیز چنین است. این باید آویزه‌ی عقل و ضمیر ما باشد. هیچ کس به هیچ وجه به واسطه‌ی پیروزی سال ۲۰۰۰ بر ما منت ندارد. این از فضل، برکات، نصرت، یاری و پشتیبانی خداوند نسبت به ما و بر مردم بود چون ملت ما شرط «إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ- اگر الله را يارى كنيد، ياريتان مى‌كند. (محمد/۷)» و «إِن يَنصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ- اگر الله شما را يارى كند كسى بر شما پيروز نخواهد شد. (آل عمران/۱۶۰)» را محقق کردند و حادثه‌ی امروز یکی از مصادیق وعده‌ی پیروزی، تثبیت و غلبه از سوی خداوند به مجاهدان، رزمندگان، جانبازان، راستان، مخلصان، صابران و بذل‌کنندگان بی‌حد و مرز بود حتی اگر گروه اندکی باشند. سید عباس از ماه‌های اول برپایی مقاومت در لبنان با وجود این که داده‌های میدانی چنین چیزی نمی‌گفت، وعده‌ی پیروزی می‌داد چون به آیات الهی ایمان و به وعده‌ی تخلف‌ناپذیر خداوند اطمینان داشت. این نیز یکی از موضوعاتی بود که باید بر آن تأکید می‌کردیم.

پنجم: امروز و از رهگذر صحنه‌ی عظیم پیروزی جنوب و شکست ذلیلانه‌ی صهیونیست‌ها و مزدوران باید اعتمادمان به الله و خودمان و نیروهای درونی‌مان را تثبیت کنیم. بله، ما کشور، ارتش، نیروهای امنیتی و حکومتی هستیم که می‌توانیم از کشورمان دفاع، از آن پاسداری، تجاوز را از آن دفع، کشورمان را سربلند و با همه‌ی تهدیدها و چالش‌ها مقابله کنیم. در این زمانه کسی مردم را نترساند و عزم مردم را تضعیف نکند و به آن‌ها نگوید باید برای کشور، ملت و گروه‌های تشکیل‌دهنده‌ی ملت‌مان به دنبال ضمانت باشیم چون متأسفانه گروه‌های مختلف ملت ما به میزان‌هایی متفاوت احساس خطر می‌کنند. به آن‌ها گفته می‌شود باید از خارج ضمانت بیاوریم. از سوی چه کسی؟ آمریکا؟ غرب؟ اروپا؟ کشورهای عربی؟ این‌ها که بعضی به خاطر منافع و بعضی به خاطر پول و بعضی به خاطر کینه‌هایشان کشورهای منطقه را به مسلخ کشاندند. در روز مقاومت و آزادسازی باید ضمانت و توانمان را که همین‌جاست، تثبیت کنیم.

ششم: سال‌هاست این معادله‌ی قدرت در لبنان، آماج حمله است؛ چنان که در خط مقاومت و قدرت امت در این منطقه نیز هدف هجوم است اما الآن در حال صحبت درباره‌ی لبنان هستم.

  • در زمینه‌ی ارتش: بعضی‌ها نمی‌خواهند لبنان، ارتشی قدرتمند داشته باشد. توان ارتش، آماج حمله است.
  • در زمینه‌ی ملت: با تحریک مذهبی و فرقه‌ای هر روزه، مدام روی تکه تکه کردن ملت و عمیق‌کردن زخم‌هایش کار می‌شود. حتی حوادث شخصی را دستاویز تحریک مذهبی و فرقه‌ای قرار می‌دهند تا ملت ما را تکه تکه کنند.
  • توان و وجود مقاومت نیز آماج حمله.

همه وظیفه دارند از این عوامل قدرت محافظت و آن‌ها را تقویت و مستحکم و از آن‌ها دفاع و با آن‌ها هم‌دردی کنند. اما به آن‌هایی که به این موضوع باور ندارند می‌گوییم ما از شما هم‌دردی، تقویت، پاسداری و پشتیبانی نمی‌خواهیم ولی حد اقل توطئه نکنید. بعضی از افراد در داخل لبنان باید از توطئه‌ی پیدا و پنهان علیه مقاومت، ارتش و ملت ولی مشخصا مقاومت که آماج حمله بوده و هست دست بردارند چون این به لبنان نفعی نمی‌رساند، فقط به نفع اسرائیل است.

هفتم: در چهارچوب ملی لبنان باید برخی مسئولیت‌ها را نیز گوشزد کنیم. در روز مقاومت و آزادسازی باید یادآوری کنیم که هنوز بخشی از خاک ما یعنی مزارع شبعا، تپه‌های کفرشوبا و بخش لبنانی شهرک غجر تحت اشغال است و از حضور حکومت لبنان در آن‌جا جلوگیری می‌شود. همچنین باید یادآوری کنیم که ما اسیران و مفقودانی داریم. اگر نخواهیم قطعی بگوییم -چون در این زمینه بحث وجود دارد- اما تعدادی از بچه‌های جنوب، شمال و دیگر مناطق هستند که سرنوشتشان تا این لحظه مشخص نیست. شاید زنده، اسیر یا شهید باشند. هنوز تعدادی از خانواده‌های مفقودان چشم‌انتظارند و هنوز پیکر بعضی شهیدان دست دشمن است. همچنین در سطح قانونی و اخلاقی در زمینه‌ی چهار دیپلمات ایرانی که به اسرائیل تحویل داده شده‌اند و تا امروز زندانی هستند مسئولیت وجود دارد. این مسئولیت‌ها باید یادآوری شود.

آخرین موضوع در بخش مناسبت، سخنی با عزیزانمان در فلسطین است: سال ۲۰۰۰ در بنت جبیل آن‌ها را مخاطب قرار دادیم و پیروزی را به آن‌ها هدیه کردیم و بدون شک آن روز ملت فلسطین یکی از خوش‌وقت‌ترین ملت‌های جهان از پیروزی مقاومت لبنان بودند. بدون شک این‌گونه بود چون بار دیگر دروازه‌ی امید به روی آن‌ها گشوده شد و این دشمن قهار، تحقیرگر و تجاوزکار را دیدند که خوار می‌شود، شکست می‌خورد و عقب‌رانده می‌شود و به سرعت انتفاضه‌ی الاقصی در فلسطین آغاز شد و به مقاومت غزه تحول یافت و نوار غزه آزاد شد. می‌خواهم در چنین روزهایی ملت عزیزمان را در فلسطین مخاطب قرار دهم و بگویم: از همه‌ی کسانی که از ابهام‌های موجود در منطقه و نبرد کنونی استفاده می‌کنند و می‌خواهند اسرائیل را به دوست و هم‌پیمان بدل سازند بپرهیزید. هر دلیلی که می‌خواهند داشته باشند. ای عزیزان فلسطینی، از همه‌ی کسانی که می‌خواهند مسیر نبرد را تغییر دهند و بلکه دادند بپرهیزید. ای عزیزان فلسطینی، به آن‌ها که نزدیک ۷۰ سال از یاری شما فروگذار کردند دل نبندید که در آینده نیز شاهد پشتیبانی، نصرت و یاری آن‌ها نخواهید بود. اگر در آن‌ها خیری بود در این ۷۰ سال مشخص شده و ظهور کرده بود. ای عزیزان فلسطینی، تنها راه رهایی شما در وحدت، مقاومت و ایستادگی‌تان است. ای عزیزان فلسطینی، ایران و سوریه و مقاومت لبنان و همه‌ی فرزندان خط مقاومت منطقه که کنار شما بودند هر قدر هم ابهامات بالا بگیرد، کنار شما خواهند ماند و بنده با یقین و صداقت تمام به شما می‌گویم: خط مقاومت در این نبرد منطقه شکست نخواهد.  خط مقاومت در این نبرد منطقه پیروز خواهد شد و پرچم فلسطین بار دیگر به اهتزاز در خواهد آمد و قضیه‌ی فلسطین بار دیگر به تنها خط نبرد در منطقه تبدیل خواهد شد. این روز ان شاءالله خواهد رسید.

در پایان این بخش پیش از این که به موضوعات دیگر برسم می‌خواهم بگویم: به این دلیل نزد سید عباس و به بقاع آمدیم که بقاع و فرزندان، مردان، خانواده‌های شهید، جانبازان، اسیران، روستاها و پادگان‌هایش که در دوران مقاومت بمباران می‌شدند با وجود موقعیت متأخر جغرافیایی همیشه در خط مقدم حضور داشته‌اند. به بقاع آمدیم چون بقاع بخشی اصلی در مقاومت، پیروزی و پس از پیروزی بود. به بقاع آمدیم چون بقاع پس از سال ۲۰۰۰ بخشی اصلی در حفظ موفقیت‌های این مقاومت و پشتیبان واقعی این مقاومت در برابر همه‌ی چالش‌ها و خطرات بود. این بقاع، وفادار بود و هست و خواهد ماند و در سال‌های گذشته به خط مقدم مقابله با تهدید دیگری که لبنان، سوریه، منطقه و در پایان فلسطین به آن گرفتار شده‌اند و مقابله با گسترش تکفیریان وحشی قاتل و جنایت‌کار که سینه‌ها را می‌درد تبدیل شده است. امروز بقاع در خط مقدم رشته‌کوه‌های شرقی، سرزمین‌ها[ی عرسال]، قلمون و داخل سوریه است و برای دفاع از تمام لبنان، شهید می‌دهد و این شهیدانی که به زمین افتادند از جمله آخرینشان فرمانده شهید سید مصطفی بدر الدین همان‌گونه که در نبرد جنوب خطرات اسرائیل را از لبنان دفع کردند و پیروزی آفریدند در این نبرد نیز خطرات تکفیری‌ها را از لبنان دفع می‌کنند و تا این لحظه و در مسیر پیروزی نهایی ان شاءالله آینده، یکی پس از دیگری پیروزی آفریده‌اند. بقاع این است. اهالی‌اش این‌گونه‌اند و تا ابد این‌گونه خواهند ماند.

[ترجمه‌ی بخش مربوط به انتخابات شهرداری‌های لبنان در اولویت این پایگاه نیست. متن عربی برای پژوهش‌گران از طریق همین صفحه قابل دسترسی است.]

بخش سوم: انتخابات مجلس و ریاست جمهوری. این‌جا نیز بسیار مختصر سخن خواهم گفت. یکی از نتایج انتخابات شهرداری‌ها، حل یکی از دو معضل بود. وقتی همه در لبنان به دنبال تمدید [دوره‌ی مجلس] بودند دو معضل را مطرح می‌کردند. اول: شرایط امنیتی و این که نمی‌دانیم قرار است چه اتفاقی بیافتد و دوم: اختلاف بر سر قانون انتخابات. خب، چنان که گفتیم، انتخابات شهرداری‌ها دشوارتر و پیچیده‌تر از انتخابات مجلس است و الحمدلله در کمال آرامش برگزار شد و با وجود همه‌ی حوادث منطقه یک انتخابات آرام، سالم، دموکراتیک، پاک، کاملا آزاد و با کم‌ترین شکایات ممکن بود. خب، انتخابات مجلس آسان‌تر است. پس این بهانه تمام شد.

می‌ماند معضل دوم یعنی معضل قانون. قاعدتا ما خواستار یک قانون انتخابات تازه هستیم. رئیس محترم مجلس، استاد نبیه بری به صورت مستمر می‌کوشد و همین روزها در حال تلاشی بسیار جدی برای رساندن مجلس به یک قانون تازه برای انتخابات است. ما درباره‌ی این موضوع مصمم هستیم. بعضی از مردم در مورد قانون ۶۰ دچار اشتباه شده‌اند. نه، ما حامی قانون ۶۰ نیستیم و اصرار داریم این قانون با یک قانون روزآمد، مدرن و درست جایگزین شود. ما بر یک قانون تازه‌ی انتخابات اصرار داریم. قاعدتا قانون تازه‌ی انتخاباتی که ما و بسیاری از هم‌پیمانان و نیروهای سیاسی لبنان بر آن پافشاری داریم، قانونی است که به طور کامل مبتنی بر مدل تناسبی باشد. دو جمله‌ی کوتاه اما کلیدی عرض کنم. بعضی افراد از گذار به حکومت و بازتعریف ساختار قدرت صحبت می‌کنند. انتخاب ریاست جمهوری بسیار پراهمیت است و باید صورت بگیرد. [اما] امروز مهم‌ترین عنصر بازتعریف ساختار قدرت، یک قانون انتخابات تازه است که بر اساس آن یک مجلس تازه انتخاب شود. این است که ساختار قدرت را بازتعریف می‌کند. قانون انتخاباتی که گسترده‌ترین و سالم‌ترین نظام نمایندگی را تأمین می‌کند تنها مبتنی بر مدل تناسبی است. کسی که به دنبال نمایندگی سالم است باید مدل تناسبی را بپذیرد و بر مبنای محاسبات حزبی عمل نکند. نگاه کنید، اگر انتخابات بر اساس مدل تناسبی برگزار شود فراکسیون حزب الله کوچک می‌شود؛ همچنین فراکسیون جنبش امل. یا اگر بخواهم احتیاط کنم باید بگویم به احتمال زیاد فراکسیون‌های ما کوچک می‌شوند. با این وجود خواستار مدل تناسبی هستیم. بعضی از مردم درباره‌ی دوحزبی حذف و طردکننده‌ی شیعه صحبت می‌کنند. اولا می‌گویم: دوحزبی خودش مدح است چون در جاهای دیگر افرادی هستند که بر تک‌حزبی پافشاری دارند و هیچ شریک و گروه دیگری را داخل فرقه یا منطقه‌ی خود نمی‌پذیرند. کدام بهتر است؟ تک‌حزبی یا دوحزبی؟ کدامشان در زمینه‌ی نمایندگی از گستردگی و سلامت بیش‌تری برخوردارند. تک‌حزبی یا دوحزبی؟ خب، امروز اگر بر اساس مدل تناسبی انتخابات برگزار کردیم شاید حتی در داخل شیعیان یک گروه یا فراکسیون پارلمانی تازه‌ی شیعه سربرآورد. الله اعلم. ما به این گروه تازه احترام می‌گذاریم و به سه‌حزبی تبدیل می‌شویم. اما شما چرا مدل تناسبی را نمی‌پذیرید؟ چون صراحتا و بدون تعارف در فرقه‌ها و مناطق‌تان بر انحصار و تک‌حزبی اصرار دارید و حضور شخصیت‌ها، خانواده‌ها و نیروهایی را که شاید به ۵۰ درصد به علاوه‌ی ۱ دست نمی‌یابند اما به ۴۰، ۳۰ یا بیش از ۲۰ می‌رسند در مجلس یا حیات سیاسی نمی‌پذیرید. امروز مدل تناسبی مدلی منطقی است که گسترده‌ترین نمایندگی را در پی دارد و راه همگان به مجلس، حیات سیاسی و بنای حکومت باز می‌شود و هیچ کس اگر در میان مردم خیابان پایگاهی داشته باشد، دور یا طرد نمی‌شود. مدل تناسبی، هر کس را که پایگاه مردمی داشته باشد به مجلس می‌آورد و او را در بازتعریف ساختار قدرت سهیم می‌کند اما غیر از این، پافشاری برخی سران بر انحصار، فردیت و تک‌حزبی است و با آن نه امروز و نه پنجاه یا صد سال بعد نمی‌شود حکومت ساخت. این خواسته و موضع ماست اما اگر دوره‌ی فعلی مجلس به پایان رسید ما طرفدار برگزاری انتخابات مجلس در هر شرایطی هستیم. دیگر فرصت، مجال و منطقی برای تمدید وجود ندارد.

موضوع بعد در زمینه‌ی زمان‌بندی انتخابات مجلس و ریاست جمهوری. ما مشکلی نداریم. اگر امروز انتخابات ریاست جمهوری صورت بگیرد ما حمایت، پشتیبانی و کمک می‌کنیم. فردا یا یک هفته بعد هم مشکلی نیست. این که اول انتخابات مجلس باشد یا ریاست جمهوری تفاوتی ندارد. هر دو انتخابات باید صورت بگیرد. موعد هر کدام رسید و امکان انجامش بود باید انجام شود. زمان انتخابات ریاست جمهوری فرا رسیده است. هر لحظه امکانش بود باید به نتیجه برسد. هر موقع زمان انتخابات مجلس رسید نیز باید انجام شود و نباید بار دیگر سراغ هیچ گونه تمدیدی برویم.

یک موضوع در زمینه‌ی انتخابات ریاست جمهوری می‌ماند. هر روز در رسانه‌ها شاهد سخنان و بیانه‌هایی با این مضمون هستیم که حزب الله به واسطه‌ی موضعش و… مسئول عدم برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است. دوست دارم به شما و آن‌ها بگویم قاعدتا این موضوع نوعی جنگ و فشار روانی علیه حزب الله است تا از تعهدات اخلاقی و سیاسی‌اش دست بردارد و حزب الله دست بر نخواهد داشت. اگر همه نشستند و به توافق و نتیجه رسیدند ما با توافقشان موافق هستیم اما اگر توافقی رخ نداد ما پای تعهدات اخلاقی و سیاسی‌مان می‌ایستیم و هیچ کدام از این فریادها و تهمت‌ها چیزی را عوض نمی‌کند. بار دیگر می‌گویم: هر کس می‌خواهد این انتخابات ریاست جمهوری در سریع‌ترین زمان ممکن به نتیجه برسد باید راه بیافتد، برود و بحث، مذاکره و گفت و گو کند نه این که پشت کند. پشت کردن و متهم کردن دیگران به جلوگیری از انتخابات ریاست جمهوری، در لبنان به وقوع انتخابات ریاست جمهوری نمی‌انجامد.

آخرین بخش پیش از پایان: شرایط منطقه. این‌جا هم دو موضوع هست که نمی‌خواهم زیاد وقتتان را بگیرم چون در هفته‌های گذشته بسیار در این باره صحبت کردیم. این دو موضوع را برای این مطرح می‌کنم که بیدار باشیم و مراقب، پی‌گیر و هشیار حوادث منطقه‌مان. به نظر می‌رسد از امروز تا نوامبر پیش رو یعنی سال ۲۰۱۶ و به عبارتی زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا یعنی در باقی‌مانده‌ی بهار و تابستان و آغاز پاییز تب منطقه بالا خواهد گرفت. بنده هم بیان این موضوع را دوست ندارم اما این واقعیت است و باید مسئولیت‌پذیر باشیم. همیشه وقتی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در پیش است باید خون‌هایی ریخته شود تا به رأی در صندوق‌های انتخابات تبدیل شود. دولتمردان دموکرات فعلی به موفقیت‌های سیاسی یا نظامی خارجی نیازمندند تا از آن برای نبرد انتخابات آمریکا بهره ببرند و در قدرت بمانند. خدا به داد منطقه و ملت‌های منطقه برسد که کار ممکن است به کجا بکشد. حتی در زمینه‌ی سیاسی نیز آن‌ها در جهت منافع ملت‌های منطقه به دنبال موفقیت سیاسی نیستند بلکه می‌خواهند فشار بیاورند تا سیاست‌های‌شان در منطقه را موفق جلوه دهند؛ سیاست‌هایی که با منافع ملت‌ها هم‌خوانی ندارد. این‌ها یعنی در این برهه منطقه به سوی فشار و تنش پیش می‌رود. این همان چیزی است که در میدان‌های مختلف شاهد آن هستیم. هر کس و هر جناح می‌خواهد برگه‌های بیش‌تری را حفظ کند تا ببیند نتایج انتخابات چه می‌شود یا بعد از آن بخواهد به پای میز مذاکره برگردد.

درباره‌ی سوریه، موعد تازه‌ای برای مذاکره در ژنو وجود دارد. تمرکز آخرین کنفرانس بر این آتش‌بس نقض‌شده و جنبه‌ی بشری بود. آمریکایی‌ها فشار می‌آورند تا منافعشان با هزینه‌ی دیگران برآورده شود. ترک مخاصمه و آتش‌بس در معرض خطرند و گروه‌های مسلح در بسیاری از خطوط، این ترک مخاصمه را می‌شکنند و زیر پا می‌گذارند. خب، به لحاظ سیاسی مسائل در حالت انتظارند. خودروهای بمب‌گذاری‌شده‌ی بیش‌تری را شاهد هستیم که به هیچ کس رحم نمی‌کنند. آخرین‌شان جنایت کثیفی بود که در دو شهر طرطوس و جبله شاهدش بودیم. شرایط سوریه این است. تکلیف مشخص نیست. طرف مقابل می‌خواهد به سمت درگیری بیش‌تر حرکت کند و در نتیجه سران، ارتش، ملت، خط و مقاومت سوریه وظیفه دارند برای حفظ دستاوردهای قبلی، رقم زدن موفقیت‌های بیش‌تر و جلوگیری از تحقق مقاصد جبهه‌ی مقابلْ آماده‌تر باشند.

در عراق، جنگ‌ها و نبردها آغاز شده است و به نظر می‌رسد ادامه خواهد یافت. در هر صورت حوادث عراق و سوریه با خود بشارت‌های پیروزی و نشانه‌های پایان داعش را به همراه دارد؛ گروهی که خون‌ریزترین و وحشی‌ترین گروه است و البته تفکر و روحیه‌اش در گروه‌های دیگر وجود دارد. به نظر می‌رسد ان شاءالله پایان داعش نزدیک است.

در یمن با وجود مذاکرات کویت هر روز شاهد گروه‌ها، خطوط نبرد و تلاش‌هایی برای بهره‌گیری از فرصت و تغییر وضعیت میدان نبرد هستیم.

در زمینه‌ی فلسطین اشغالی همه باید بنشینند این موضوع را که لیبرمن متکبر دیوانه، وزیر جنگ دولت افراطی نتانیاهو می‌شود تحلیل کنند. چه معنایی دارد؟ این هم تأمل نیاز دارد. من نمی‌خواهم بر تحلیل‌ها پیشی بگیرم.

در هر صورت هر کس به منطقه‌ی نزدیک ما و همچنین اطرافمان در لیبی، مصر و طلیعه‌های حوادث الجزایر که خدا نکند ادامه پیدا کند و… نگاهی بیاندازد به نظر می‌رسد باید با سطح بالایی از مراقبت، توجه، تأمل، مسئولیت‌پذیری و عدم عقب‌نشینی با برهه‌ی پیش رو مواجه شویم. بله، همه‌ی ما باید در این برهه مسئولیت‌هایمان را بر عهده بگیریم و گرفته‌ایم و خواهیم گرفت چون این برهه سرنوشت لبنان، سوریه، عراق، یمن، بحرین، منطقه و فلسطین را حد اقل برای ده‌ها اگر نگوییم صدها سال مشخص می‌کند. در نتیجه بی‌طرفی یا فرسودگی یا بهانه‌آوردن که موضوع برای ما شفاف نیست، نمی‌توانیم خوب ببینیم و موضوع برایمان شبهه‌ناک است [پذیرفته نیست.] بروید بگردید به شفافیت دست پیدا می‌کنید. به الله(عز و جل) توسل کنید و با صداقت به دنبال واقعیت بگردید به زودی به آن و به ماهیت نبرد فعلی دست خواهید یافت. برای مقابله با تحولات منطقه به این بیداری، مراقبت و حضور نیاز داریم.

این موضوع برای ما در لبنان، هم‌گرایی و گفت و گوی داخلی بیش‌تر با وجود دشمنی‌های سیاسی را ایجاب می‌کند و همچنین تلاش برای ترمیم روابط، کوشش برای درمان شرایط داخلی‌مان و تحمل یکدیگر. در همین رابطه حتی در زمینه‌ی امنیتی عزیزانمان، علمای‌مان را در بقاع که اساتید بنده هستند، مسئولانمان و دوستانمان را به تلاش ویژه و مضاعف برای جلوگیری از تحول حوادث دیروز دعوت می‌کنیم. منطقه‌ی بقاع نباید فضای انتقام‌جویی به خود بگیرد. باید جلوی این تحول بسیار منفی گرفته شود. ما احساسات و عواطف را ارج می‌نهیم و همه‌مان در این نبرد و رویارویی صدها شهید داده‌ایم. همگی وظیفه داریم مناطق، روستاها و محیط روستاهایمان را ایمن کنیم. همه‌ی روستاها و شهرک‌های اطراف عرسال وظیفه دارند پیام‌های مثبت انتخابات شهرداری در این منطقه را که اهالی عرسال در صندوق‌های رأی رقم زدند دریافت کنند. زخم هست اما باید درمان شود. در این منطقه که از هر سو در معرض وزش طوفان است همه‌ی ما در لبنان توانستیم در سطح سیاسی، امنیتی و داخلی با وجود روابط بدمان با یکدیگر، کشورمان را در بدترین شرایط حفظ کنیم. در برهه‌ی پیش رو باید این دلسوزی را بیش‌تر بروز دهیم. باید عزم و اراده داشته باشیم که کشورمان را بیش‌تر حفظ کنیم و باید بکوشیم نه این که فقط دلسوزی‌مان را ابراز کنیم.

در روز و عید مقاومت و آزادسازی و در جوار سید، رهبر، معلم و استادمان، سیدالشهداء مقاومت، سید عباس موسوی و از شهرک نبی شیث و خطه‌ی عزیز بقاع ما و شما و همه‌ی برادران و خواهرانمان و هواداران مقاومت برای حفظ وصیت سیدمان و همه‌ی شهیدان و ادامه‌ی راه مقاومت، باقی‌ماندن در میادین و عرصه‌ها تا ابد و خالی نکردن و پشت نکردن به آن‌ها با وجود همه‌ی فداکاری‌ها با سیدمان و شهدا تجدید بیعت و عهد می‌کنیم. حضورمان را ادامه می‌دهیم و یکی پس از دیگری پیروزی می‌آفرینیم و موفقیت به دست می‌آوریم. راه را ادامه می‌دهیم و پیروزی‌ها را تا رسیدن به پیروزی نهایی متراکم می‌سازیم.

پیروزی نهایی زمانی است که در این منطقه پروژه‌ی صهیونیسم و فتنه‌ی تکفیری وجود نداشته باشد و ملت‌هایش حق داشته باشند دولت‌ها، حکومت‌ها، قدرت‌ها و نظام‌هایشان را خودشان بسازند، هم‌زیستی داشته باشند و آزادی و فرهنگشان را به کار ببندند. این روز ان شاءالله خواهد رسید. این وعده‌ی خداوند به مستضعفان، شایستگان و مجاهدان است. بخشی از این وعده در ۲۵ مه ۲۰۰۰ محقق شد و ان شاءالله در روزی نزدیک تحقق خواهد یافت.

خداوند برکتتان دهد. از حضورتان متشکریم. سالگرد مقاومت و آزادسازی بر شما و همه‌ی اهالی فداکاری و جان‌فشانی گوارا باد.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.


 

بیاناتی در این رابطه با موضوعات:

دغدغه‌های امت

دغدغه‌های امت

صدر عراق/ به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر
شماره ۲۶۲ هفته نامه پنجره به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر، در پرونده ویژه‌ای به بررسی شخصیت و آرا این اندیشمند مجاهد پرداخته است. در این پرونده می‌خوانید:

-...

رادیو اینترنتی

نمایه

صفحه ویژه جنگ ۳۳ روزه
بخش کوتاهی از مصاحبه سید حسن نصرالله با شبکه المیادین به روایت دوربین دوم

نماهنگ

کتاب


سید حسن نصرالله