بیانات
سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در پی ترور آزادهی شهید سمیر قنطار
| عربی | فیلم | صوت |بخشهایی از متن بیانات:
ما میدانیم و برادر سمیر نیز میدانست و ما با هم در این مورد صحبت کردهبودیم و اسرائیل نیز این مسئله را پنهان نمیکرد و از روز اول آزادی سمیر قنطار مدام به صورت مستقیم و غیر مستقیم میگفت او را زنده نمیگذارد. این مسئله معروف بود. این تهدید به صورت مستمر در همهی سالها، ماهها، هفتهها و روزهای گذشته وجود داشت و برادر سمیر در قلب تهدید به سر میبرد. همانگونه که عرض کردم این تهدید از روز اول وجود داشت. اسرائیل به روشنی میگفت دربارهی سمیر قنطار و گذشتهاش، ایستادگیاش در دوران اسارت، صلابتش در مواجهه با دژخیمان و پایبندیاش به مقاومت مسامحه نخواهد کرد. متأسفانه اسرائیل مسامحه نمیکند؛ این دولتها، حکومتها و گاهی ملتهای ما هستند که دربارهی عاملان جنایتهای دیر یاسین تا قانا مسامحه میکنند. اسرائیل به دنبال مسامحه نیست و این مسئله معروف است. اینها قبل از آن بود که هرگونه صحبتی دربارهی احتمال وجود یک مقاومت مردمی در سوریه و جولان یا آغاز تلاش در این زمینه وجود داشته باشد. البته شاید این مسئله برای دشمن انگیزهای اضافی برای دستیابی به سمیر ایجاد کرد.
***
سوم: امشب نمیخواهم دربارهی ویژگیهای این شهید و ارزش روحانی و جهادی او صحبت کنم. ان شاءالله بخشی از حق وی را در مراسم بزرگداشتی که برایش برپا خواهد شد ادا خواهیم نمود. امشب به یک صفت محوری که این روزها نیز بسیاری افراد دربارهی آن صحبت کردند بسنده میکنم: سمیر قنطار، عاشق فلسطین بود. فلسطین، همهی زندگی او بود و قلب، عقل و وجود او را میآکند. همیشه سرنوشت فلسطین و ملت آن و دردهای این ملت مخصوصا اسیرانش و آیندهی مقاومتش اولین و اصلیترین دغدغهی او بود.
در اولین دیدار بنده با او پس از آزادی، با هم صحبت کردیم. ما معمولا هیچ گزینهای را به برادرانمان تحمیل نمیکنیم. انتخاب را به خودشان واگذار میکنیم. بله، ازشان درخواست و ترغیبشان مینماییم اما چیزی را تحمیل نمیکنیم. او از من میپرسید چه فکر میکنید؟ من چه کنم؟ الآن آزاد شدهام و صلاحیتها و تواناییهای مشخصی دارم. بنده در آن جلسه به او گفتم در زمینههای سیاسی، رسانهای، فرهنگی، دانشگاهی، تشکیلاتی، نظامی و… گزینههای مختلفی داری. زمینهی نظامی را به عنوان یکی از زمینهها نام بردم. در آن جلسه همان چیزی را به من گفت که روز استقبال از او در ورزشگاه الرایةی ضاحیهی جنوبی به صورت علنی به همهی مردم گفته بود. گفت: سید، من از فلسطین خارج شدم تا به آن بازگردم. نیت دیگری ندارم. قاعدتا به یاد دارید آن روزها برخی مردم فکر میکردند سمیر یک شخصیت سیاسی، قطب یا محور خواهد شد و بعضی پیشنهاد دادند چهارچوب مشخصی برای بیان افکارش ایجاد شود. او به هیچ وجه در این فکرها نبود. به من گفت: از این لحظه من آمادهی شرکت در هرگونه عملیات نظامی چه در مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی، مزارع شبعا یا داخل خاک فلسطین هستم. حاضرم بار دیگر از مرز عبور کنم، داخل فلسطین بجنگم و شهید شوم. میتوانید من را داخل محاسباتتان بیاورید. از این لحظه منتظر هیچ چیز دیگری جز این تصمیمگیری نیستم. نمیخواهم فرمانده، مسئول یا صاحبمنصب شوم. برای من مایهی افتخار است که در این مقاومت شریف اسلامی یک رزمنده و مقاوم باشم. سمیر این بود. واقعیت سمیر که باید امشب تا فرا رسیدن جشن بزرگداشت اعلام شود این است.
او عاشق بود. فقط مؤمن نبود. او مؤمن، عارف، معتقد، متعهد و آمادهی جانفشانی بود اما علاوه بر همهی اینها از جایگاه عشق، ایمان و معرفت.
آیا دشمن اسرائیلی خیال میکند با ترور سمیر و امثال او کار این عشق، ایمان و آمادگی خارق العادهی مردان و زنان این امت برای فداکاری را تمام میکند؟ ما دهها سال تجربهی نبرد با صهونیستها را داریم. فرماندهان، دبیرکلها، سران، علما و نخبگان بزرگ نظامی، سیاسی، رسانهای و فرهنگی در این دههها ترور شدند و دهها هزار نفر از ملتهای منطقه در فلسطین، لبنان، سوریه، مصر، اردن و… به شهادت رسیدند. اما نتیجه چه بود؟ آیا این امت، ملتها و نسلها از فلسطین، موضوع فلسطین و مقاومت و رویارویی با دشمن دست برداشتند؟ هرگز. نتیجه این بود که نسلی مقاومت، جهاد و مبارزه را از نسلی دیگر به ارث میبرند و آن را به دست نسل بعد میسپارند.
خون سمیر قنطار همچون خون همهی شهیدان لبنانی، فلسطینی و… میگوید: هر چند افراد کشته شوند، به شهادت برسند، شکنجه ببینند و بازداشت شوند پرچم مقاومت در برابر اسرائیل، آزادسازی خاک و شکست دادن پروژهی صهیونیستم در این منطقه، بر زمین نمیافتد بلکه دست به دست و نسل به نسل منتقل میشود.
امروز فلسطین را ببینید. این نسلی که امروز در فلسطین حماسه میآفریند همسن سمیر قنطاری هستند که برای انجام عملیات، روستایش را در جنوب لبنان به سوی فلسطین اشغالی ترک کرد. پسران و دختران جوان فلسطین امروز با مرگ به مرگ هجوم میبرند. دهها نفر از آنها در عملیاتهای حمله با چاقو و خودرو به شهادت رسیدند زیرا تنها گزینهی ممکن برایشان بود. رژیم، دولت، ارتش و شهرکنشینان این دشمن را وحشتزده کردند. مثلا شاهد دختر جوانی با عمر گل به نام اشرقت قطنانی هستیم. بنده اکنون از او به عنوان نمونهای از تمام پسران و دختران جوان فلسطین که به شهادت رسیدند یا همچنان در حال ادامهی تلاشند صحبت میکنم. وقتی بنده مقالهها و نوشتههای او را در سایتش خواندم دیدم این دختر جوان چه بینش عظیم، نگاه شفاف، بصیرت نافذ، عزم راسخ و فهم عمیق و صحیحی از موضوعی که میخواست برای آن جانفشانی کند یا به آن ایمان بیاورد، داشته است. او از شناخت دشمن و دوست، فهم اولویتها و آرامش خرد و انتخاب برخوردار بود. گرفتار عصبیت یا موجهای رسانهای کاذب و کور نشد. علاوه بر اینها برای فداکاری و جانفشانی، آمادگی و بر بذل جان و تلاش تا شهادت، اصرار داشت. امروز اشرقت نمونهی بسیاری از پسران و دختران جوان فلسطین است که جانشان لبریز عشق آن خاک مقدس، اماکن مقدس و آزادی است. آنان همان عشقی را در جان میپرورند که سمیر قنطار از نوجوانی آن را در دل داشت و تا لحظهای که موشک خیانت صهیونیستها او را تکه تکه کرد حفظ نمود. خون پاک و شهادت عاشقانهی سمیر بر عشق، هشیاری، اراده و عزم همهی فلسطینیان و جوانان عزیز عرب و مسلمان خواهد افزود. این شهادت، سمیر قنطار را به یک مکتب و نماد از سرتاسر تاریخ، پایداری و تعهدش تا لحظهی آخر، بدل خواهد ساخت.
***
امشب به دشمن و دوست میگویم: شهید سمیر قنطار یکی از ما و یکی از فرماندهان مقاومت ما بود که یقین داریم اسرائیل او را کشت و حق داریم در مکان و زمان و به روشی که مناسب میبینیم به ترور او پاسخ دهیم. این حق ماست.
جستجو
دغدغههای امت
-...
-
لبیک یا حسینگفتارهای عاشورایی سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۳۵ قمریانتشارات خیمه
-
چرا سوریه؟سخنرانیها و مصاحبهها دربارهی سوریه از سال 2008 تا 2016 میلادیانتشارات جمکران
-
امام مهدی(عج) و اخبار غیبسخنرانی شبهای پنجم و هفتم و نهم محرم 2014 میلادیانتشارات جمکران