بسم الله الرحمن الرحیم
و إن يريدوا أن يخدعوك فإن حسبك الله هو الذي أيدك بنصره وبالمؤمنين
جوامع

بیانات

12 خرداد 1394

سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در مراسم بزرگداشت مرحوم آیت الله محمد تقی بهجت

|فارسی|عربی|فیلم|صوت|
«
ما در لبنان برای همه چیز مثال نظامی و سیاسی می‌زنیم! وقتی شما در یک نبرد نظامی به دنبال راهبریِ ارتش، مقاومت یا گروهی مسلح به یک قله‌ی مرتفع هستید باید یک فرد مدیر، مرشد و فرمانده را انتخاب کنید که همزمان دارای تجربه و شناخت نظری در همه‌ی زمینه‌های نبرد شامل استراتژی‌ها، تاکتیک‌ها، شناخت دشمن و امکانات، استراتژی‌ها و تاکتیک‌هایش، امکانات خودی، جغرافیا، راه‌ها، تپه‌ها، دشت‌ها، کمین‌ها، حجم کمین‌ها، تاکتیک‌های دشمن و تحرکات دشمن باشد. کسی می‌تواند فرمانده‌ی شما برای رسیدن به قله‌ها با کم‌ترین خسارت و بالاترین نتایج پیش‌بینی‌شده باشد که خودش این نبردها را از سر گذرانده باشد. اما یک فرد بی‌تجربه حتی اگر معرفت نظری داشته باشد ولی قدم در دشت و کوه نگذاشته، با هیچ کمین و دشمنی مواجه نشده، هیچ گلوله‌ای شلیک نکرده و حتی یک گروه کوچک را مدیریت نکرده باشد چگونه می‌تواند یک گردان، گروهان یا… را مدیریت کند؟ در سیر و سلوک و عرفان مسئله بسیار خطرناک‌تر از این حرف‌هاست.
 ایشان برای ما مرکز ثقل، چشمه‌ی جوشان و قله‌ای دست‌نایافتنی بودند.
  تعبیری در ایران و غیر ایران رایج است که این مدعیان را دکان‌دار می‌نامند. قاعدتا در این زمینه نیز مانند تمام زمینه‌های دیگر وقتی اقبال مردمی و عمومی پیش می‌آید شاهد راهزنان، بهره‌جویان دنیوی و سوء استفاده‌کنندگان از احساسات، صداقت، اخلاص و گرایش مردم به اسلام و راه بندگی خداوند (سبحانه و تعالی) هستیم. این مسئله در همه‌ی زمینه‌ها از جمله سیاست، جهاد، علم، فقه، پژوهش، تبلیغ، مدیریت، خدمت و البته سیر و سلوک طبیعی است.
  امروز دکان‌های علامات ظهور، تطبیق علامات ظهور و ادعاهای نیابت خاص امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باز است و هر کسی سفیر، نائب، یمانی و فرزند و نوه‌ی مهدی (سلام الله علیهم) می‌شود.
  یک فرد بی‌تجربه حتی اگر معرفت نظری داشته باشد ولی قدم در دشت و کوه نگذاشته، با هیچ کمین و دشمنی مواجه نشده، هیچ گلوله‌ای شلیک نکرده و حتی یک گروه کوچک را مدیریت نکرده باشد چگونه می‌تواند یک گردان، گروهان یا… را مدیریت کند؟
  نه سخنرانی‌های طولانی داشت و نه بحث‌های پیچیده. با چند کلمه‌ی ساده و کم‌شمار، حجم عظیمی از تجربیات راه را برای شما خلاصه می‌کرد. مثلا هر کس از سیر، سلوک، برنامه و… می‌پرسید در پنج کلمه به او می‌گفت: ترک معصیت در اعتقاد و عمل.
  می‌گوید: به آن‌چه می‌دانید عمل کنید، خدا باقی‌اش را به شما می‌آموزد. یعنی استاد شما در نهایت الله (سبحانه و تعالی) است.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.

بسم الله الرحمن الرحیم.

و الحمد لله رب العالمین و الصلات و السلام علی سیدنا و نبیینا خاتم النبیین ابی القاسم محمد بن عبدالله و علی آله الطیبین الطاهرین و صحبه الاخیار المنتجبین.

حضرات علما، برادران و خواهران، السلام علیکم جمیعا و رحمت الله و برکاته.

در ابتدا حضور گرامی شما علما، برادران و خواهران و به ویژه حضرت حجت الاسلام و المسلمین شیخ علی بهجت و هیئت همراه  را در کنفرانس بزرگداشت فقیه عارف بالله، آیت الله العظمی شیخ محمد تقی بهجت (قدس سره الشریف و رضوان الله تعالی علیه)، خوش‌آمد می‌گویم. همچنین امروز و این مناسبت بزرگ و عزیز یعنی نیمه‌ی شعبان، روز ولادت بقیة الله الأعظم فی الأرضین، صاحب العصر و الزمان و امید مظلومان و رنج و ستم‌دیدگان جهان (عجل الله تعالی فرجه الشریف و جعلنا و ایاکم من انصاره و اعوانه) را تبریک عرض می‌کنم.

برادران و خواهران، مثل منی نمی‌تواند در مورد آیت الله العظمی شیخ بهجت سخن بگوید. ایشان برای ما مرکز ثقل، چشمه‌ی جوشان و قله‌ای دست‌نایافتنی بودند. ولی می‌خواهم در این فرصت بسیار کوتاه و مختصر، از زاویه‌ی ما نیازمندان به ایشان، درباره‌ی حضرتش و مکتب و روشش صحبت کنم.

پس از پیروزی انقلاب پربرکت اسلامی ایران به رهبری فقیه عارف، امام خمینی (قدس سره الشریف) جهان‌های تازه و افق‌های متنوع و ناشناخته‌ای از جمله مسائل مربوط به عرفان، سیر و سلوک و توجه شدید و متمرکز به جنبه‌های معنوی، روحی و اخلاقی به روی مسلمانان و مخصوصا جوانان گشوده شد. در گذشته تنها در دایره‌ی مشخص، محدود و گاهی تحت محاصره‌ای درون حوزه‌های علمیه و برخی خواص به این موضوع توجه می‌شد. اما پس از پیروزی انقلاب به یک موضوع همگانی و مورد توجه و پی‌گیری بسیاری از دل‌باختگان و علاقه‌مندان تبدیل شد. این تقاضا باعث شد همه‌ی اهل طلب، عشق و سرگشتگی به دنبال افراد مرتبط با این رویکرد در سطح نظر، عمل، ارشاد، راهنمایی یا برنامه بگردند و در پی عرفای شاخص و زندگی‌نامه‌ها، روش‌ها، تألیفات، سبک‌ها و ارشادات آن‌ها باشند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در شرایط تازه‌ی فکری، فرهنگی و روحی به‌وجودآمده، کتاب‌هایی چاپ شد که همیشه به صورت خطی نگه‌داری می‌شدند و هیچ وقت به چاپ نرسیده بودند، همچنین کتاب‌های فراموش و سهل‌انگاشته شده تجدید چاپ شدند و نام‌هایی به میان آمدند که هیچ وقت توسط عموم پی‌گیری نشده بودند.  همچنین کتاب‌های تازه و متنوعی تألیف شد و تحول بسیار مهمی در این سطح صورت گرفت، پژوهش‌ها و بحث‌های جدیدی مطرح شد و مجلات تخصصی به این مسئله اختصاص داده شدند و افرادی که هم‌چنان زنده بودند به عنوان عارف و ولی الله و کسانی که می‌توانند اهل طلب و شوق را دست‌گیری و هدایت کنند و به مقصد برسانند معرفی شدند. همچنین افرادی خود را چنین معرفی کردند. یعنی داوطلب شدند و خود را با این اوصاف معرفی کردند. با وجود همه‌ی جنبه‌های مثبتی که در این زمینه به وجود آمده بود، برخی دشواری‌ها و مشکلاتی نیز پیش آمد که می‌توان بعضی از آن‌ها را خطرناک دسته‌بندی کرد. به عنوان مثال:

اول: کتاب‌هایی که تجدید چاپ، چاپ یا ارائه شد، حتی آن‌ها که تازه نوشته شده بودند اکثرا تخصصی و با ادبیات تخصصی و گاهی پیچیده‌ای بودند که کسی جز افرادی که سال‌ها به دروس حوزوی و دینی پرداخته بود آن‌ها را نمی‌فهمید. این مسئله به خودی خود موجب محرومیت نسل جوان و عموم مردم از بهره‌مندی از آن‌ها شد.

دوم: تعدد و گاهی تعارض روش‌ها، رویکردها و نظراتی در کتاب‌ها دیده می‌شد که موجب می‌شد انسان طالب حیران بماند. یعنی به جای این که هدایت شود، تباه و حیران می‌شد.

سوم: ورود تفکرات غریبه از اسلام، قرآن، سنت و سیره‌ی پیامبر و معصومان (علیهم السلام) و تأثیر پذیری حد اقل بعضی از این کتاب‌ها از افکار هندی، یونانی و… که موجب می‌شد پی‌بردن به تفاوت این اندیشه‌ها و اندیشه‌های اصیل اسلامی برای نسل جوان دشوار باشد.

چهارم و مهم‌ترین و خطرناک‌ترین مورد: دشواری تشخیص مردان متخصص یا شناخته‌شده‌ی این عرصه، به دلیل ادعاهای دروغ و فریب‌کارانه. شما این‌جا نمی‌دانستید خود را به چه کسی بسپارید. تعبیری در ایران و غیر ایران رایج است که این مدعیان را دکان‌دار می‌نامند. قاعدتا در این زمینه نیز مانند تمام زمینه‌های دیگر وقتی اقبال مردمی و عمومی پیش می‌آید شاهد راهزنان، بهره‌جویان دنیوی و سوء استفاده‌کنندگان از احساسات، صداقت، اخلاص و گرایش مردم به اسلام و راه بندگی خداوند (سبحانه و تعالی) هستیم. این مسئله در همه‌ی زمینه‌ها از جمله سیاست، جهاد، علم، فقه، پژوهش، تبلیغ، مدیریت، خدمت و البته سیر و سلوک طبیعی است. این دکان‌ها و ادعاها راه افتاد و همچنان که امروز دکان‌های علامات ظهور، تطبیق علامات ظهور و ادعاهای نیابت خاص امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باز است و هر کسی سفیر، نائب، یمانی و فرزند و نوه‌ی مهدی (سلام الله علیهم) می‌شود. در این زمینه نیز شدیدا گرفتاری وجود داشت. مسئله بسیار خطرناک بود زیرا به یکی از جزئیات دنیوی یا حیاتی ربط نداشت بلکه به دین و ایمان و آخرت من و شما مرتبط بود. به واسطه‌ی حساسیت و اهمیت انتخاب مرشد یا مرجعم در این راه -اجازه دهید بگویم- حتی باید بیش از انتخاب مرجع تقلید محتاط و دقیق باشم. چنین فردی باید در زمینه‌ی نظری بسیار عالم و فقیه و در زمینه‌ی عملی از جدیت، تلاش، تقوی و ورع بسیار برخوردار باشد. به قول معروف باید سالک واصل باشد. وقتی به بالاترین قله و مرتبه می‌رسد دیگر فقط از جایگاه نظر، اندیشه و عقل صحبت نمی‌کند بلکه از جایگاه تجربه، شهود، مشاهده و حرکت واقعی حرف می‌زند. ما در لبنان برای همه چیز مثال نظامی و سیاسی می‌زنیم! وقتی شما در یک نبرد نظامی به دنبال راهبریِ ارتش، مقاومت یا گروهی مسلح به یک قله‌ی مرتفع هستید باید یک فرد مدیر، مرشد و فرمانده را انتخاب کنید که همزمان دارای تجربه و شناخت نظری در همه‌ی زمینه‌های نبرد شامل استراتژی‌ها، تاکتیک‌ها، شناخت دشمن و امکانات، استراتژی‌ها و تاکتیک‌هایش، امکانات خودی، جغرافیا، راه‌ها، تپه‌ها، دشت‌ها، کمین‌ها، حجم کمین‌ها، تاکتیک‌های دشمن و تحرکات دشمن باشد. کسی می‌تواند فرمانده‌ی شما برای رسیدن به قله‌ها با کم‌ترین خسارت و بالاترین نتایج پیش‌بینی‌شده باشد که خودش این نبردها را از سر گذرانده باشد. اما یک فرد بی‌تجربه حتی اگر معرفت نظری داشته باشد ولی قدم در دشت و کوه نگذاشته، با هیچ کمین و دشمنی مواجه نشده، هیچ گلوله‌ای شلیک نکرده و حتی یک گروه کوچک را مدیریت نکرده باشد چگونه می‌تواند یک گردان، گروهان یا… را مدیریت کند؟ در سیر و سلوک و عرفان مسئله بسیار خطرناک‌تر از این حرف‌هاست. ما که در مسائل دنیوی مهم و حساس به دنبال فرد عالم، آگاه، متخصص، امین و مورد اطمینان می‌گردیم اجازه نداریم در سیر و سلوک دست به دامن کسانی شویم که این ویژگی‌ها را ندارند. شما تنها می‌توانید عقل، جان، وجود، سلوک و مسیر خود را به دست کسی با این ویژگی‌ها بسپارید. در این زمینه و با توجه به این نیازهای شدید معنوی و این خطرات و معضلات و در زمانه‌ای که مؤمن در هنگام حفظ دینش مانند کسی است که ذغال گداخته را در دست گرفته باشد، نباید به هیچ وجه تساهل و تسامح صورت بگیرد.

ما خود را در برابر یک نعمت عظیم الهی یافتیم که نمود یک ولی الله عارف کامل مرجع بود یعنی حضرت آیت الله العظمی شیخ محمد تقی بهجت (قدس سره الشریف) که عظمت روح، والامقامی، شفافیت، پاکی، زهد، فقه، معرفت و کرامت‌های بسیار و با عظمت را یک‌جا داشت. اگر برای عاشقان سرگشته یا تشنه‌کامان در این دوران دشوار پناه‌گاهی بود هم‌او بود. به آن ولیّ خیرخواه پناه می‌جستند، با نور او هدایت می‌یافتند و با قلب و گام‌هایی مطمئن از حرکت وی در صراط مستقیم، پشت سر او حرکت می‌کردند.

روش حضرت ایشان ویژگی‌های بسیار پر اهمیتی داشت از جمله:

- اصالت اسلامی. در همه‌ی کتاب‌ها، ارشادات و راهنمایی‌هایش هیچ اندیشه و حتی یک جمله‌ی دخیل نمی‌یافتید. تمام بیانات ایشان از قرآن و سنت، رسول الله و اهل بیت عصمت (صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین) بود.

- شفافیت و پیچیده نبودن و آسانی برای خاص و عام. عامه‌ی مردم، جوانان، مردان، سالخوردگان و کودکان این ارشادها را می‌فهمیدند و می‌توانستند طبق آن عمل کنند.

- اختصار. نه سخنرانی‌های طولانی داشت و نه بحث‌های پیچیده. با چند کلمه‌ی ساده و کم‌شمار، حجم عظیمی از تجربیات راه را برای شما خلاصه می‌کرد. مثلا هر کس از سیر، سلوک، برنامه و… می‌پرسید در پنج کلمه به او می‌گفت: ترک معصیت در اعتقاد و عمل. این عبارت را در همه‌ی کتاب‌های ایشان می‌یابید. پنج کلمه و نه بیش‌تر: ترک معصیت در اعتقاد و عمل. همین یک جمله معانی بسیاری در خود دارد و به همه‌ی نتایج مثبت تقوایی که آیات کریم، احادیث شریف، پندهای عالمان و بحث‌های عارفان از آن سخن می‌گویند اشاره می‌کند. یا هنگامی که می‌گوید: به آن‌چه می‌دانید عمل کنید، خدا باقی‌اش را به شما می‌آموزد. یعنی استاد شما در نهایت الله (سبحانه و تعالی) است.

در روش حضرت ایشان شما احساس می‌کنید او شما را به سوی الله می‌فرستد و به او می‌سپارد و باقی‌اش بر عهده‌ی الله است. مهم آن است که خودت با صداقت و اخلاص عمل کنی.

ما نیاز داریم اولا این شخصیت ربانی استثنائی را بشناسیم و ثانیا ایشان را به مردم معرفی کنیم زیرا ما و مردم به ایشان نیاز داریم، ایشان در مقام بلند و والایش در جهان‌هایی که حتی در خیال ما نیز نمی‌آیند، به ما و این معرفی نیاز ندارد. نیاز داریم که ایشان را بشناسیم و ایشان را به مردم معرفی کنیم تا به ایشان اقتدا کنیم، از نور علمش بهره‌مند گردیم، از هدایت‌یافتگی‌اش هدایت یابیم و در مسیرش قدم بگذاریم تا شاید به بخشی از آن‌چه او بدان رسید، برسیم.

سروران، برادران و خواهران، این کنفرانس یک گام کوچک در این راه است. تلاشی است که باید با تلاش‌های بیش‌تری در معرفی حضرت و روش، تفکرات و راهنمایی‌های ایشان پی‌گیری شود.

از خداوند متعال می‌خواهم به سروران دست‌اندرکار حاضر و مخصوصا سخنرانان این کنفرانس توفیق دهد تا در حد امکان جوانب مختلف این شخصیت عظیم را روشن کنند.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.


 

دغدغه‌های امت

دغدغه‌های امت

صدر عراق/ به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر
شماره ۲۶۲ هفته نامه پنجره به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر، در پرونده ویژه‌ای به بررسی شخصیت و آرا این اندیشمند مجاهد پرداخته است. در این پرونده می‌خوانید:

-...

رادیو اینترنتی

نمایه

صفحه ویژه جنگ ۳۳ روزه
بخش کوتاهی از مصاحبه سید حسن نصرالله با شبکه المیادین به روایت دوربین دوم

نماهنگ

کتاب


سید حسن نصرالله