[فرازها:]

موضع ما تنها برای خداست، برای تاریخ و جغرافیا نیست. بگذارید تاریخ هر چه می‌خواهد بنویسد.

در کشورهای مختلف فتوا دادند که برای دفاع از حرمین شرفین به جنگ یمن بپیوندید. بله، مکه در معرض تهدید است اما نه از طرف انصارالله بلکه از طرف داعش که کعبه را چند سنگ سیاه می‌دانند که با توحید منافات دارد. بله، مدینه در معرض تهدید است اما از طرف تفکر وهابی. تاریخ شهادت می‌دهد سال ۱۹۲۶ در زمان عبدالعزیز آل سعود وهابیان می‌خواستند قبر پیامبر(ص) را ویران کنند اما موضع الازهر مصر و هند و همه‌ی کشورهای اسلامی نگذاشت این فاجعه صورت بگیرد.

زمانی که در شبه جزیره‌ی عربستان بالاترین مرتبه‌ی سیاسی رئیس قبیله بود عرب‌های یمن تمدن داشتند. کسانی که ادعا می‌کنند برای دفاع از عربیت به یمن حمله کرده‌اند خود باید در اسلام و عربیتشان شک کنند. سبقت یمنی‌ها در اسلام مشهور است. همچنین در دوران معاصر اندونزی را که بزرگ‌ترین کشور اسلامی است تاجران و علمای یمن مسلمان کرده‌اند.

تلاش کردند جنگ یمن را جنگ شیعه و سنی نشان دهند. اما دیگر هیچ کس در جهان عرب این را باور نمی‌کند. مگر در رسانه‌هایی که از جانب سعودی پشتیبانی مالی می‌شوند.

به ارتش سعودی صدها میلیارد دلار کمک کرده‌اند اما جرأت نمی‌کنند وارد خاک یمن شوند. یمنی‌ها تا این لحظه گزینه‌های واقعی را در جنگ به کار نگرفته‌اند.

این که انصارالله با وجود مطالبه‌ی مردمی تا امروز وارد سعودی نشده‌اند صبر استراتژیک است.

این درست نیست که بیش‌تر جهان پشتیبان سعودی هستند. کسی که پشتیبانی سعودی باشد می‌گوید جنگ را ادامه دهید. اما بیش‌تر جهان می‌گویند جنگ را متوقف کنید و به مذاکره بپردازید.

متاسفانه هنوز وقت لازم است تا نظام سعودی بفهمد این جنگ افقی ندارد.

منطق شورایامنیت این است که پیشنهاد جلادان را می‌پذیرد و قربانی را نادیده می‌گیرد و بلکه سر او را می‌برد. توقع دیگری داشتید؟ مگر در زمینه‌ی فلسطین و لبنان چنین نکردند؟ تازه مثل هم شدیم.

از موضع ملت، مجلس و دولت پاکستان تشکر می‌کنیم. از پاکستانی‌ها و هندی‌ها می‌خواهیم همان طور که سال ۱۹۲۶ نقش اصلی را در جلوگیری از ویرانی قبر رسول الله (ص) ایفا کردند امروز نیز جلوی ویرانی یکی از کشورهای رسول الله(ص) را بگیرند.

اگر سال ۲۰۱۱ سوریه به دست تکفیری‌ها افتاده بود الآن لبنان در چه وضعی بود؟ باید از سوریه تشکر کنیم که در مقابل فکر تکفیر ایستاد و تسلیم نشد.

ما همیشه در لبنان از گفتگو میان ایران و سعودی دفاع می‌کرده‌ایم. در همه‌ی این سال‌ها ایران آماده‌ی گفت و گو بوده ولی سعودی به بدترین وجه از گفت و گو امتناع می‌کرده است.

 باید همه‌ی کشورهای اسلامی بایستند و به سعودی بگویند بس است. جنگ و دروغ و تکفیر به اسم اسلام بس است.

[بخشی از بیانات:]

ما در لبنان همیشه از منادیان گفت و گوی ایران و سعودی بودیم. بالاخره اگر بنشینند صحبت و تفاهم کنند قطعا و قطعا کمک می‌کند. ولی من از جزئیات و اطلاعات دیدارها و درخواست دیدارها دقیق با خبرم و می‌خواهم به شما بگویم سال‌های سال است ایران می‌کوشد با سعودی به گفت و گو بنشیند و دیدار و تفاهم کند و دست دوستی را به سوی سعودی دراز می‌کند ولی سعودی نمی‌پذیرد. هیچ وقت نمی‌پذیرد. گاهی با بی‌ادبی نمی‌پذیرد. بنده با یکی از مسئولان عالی‌رتبه‌ی ایران که به لبنان سفر کرده بود دیدار کردم و گفتم برادر، شما هر جا که می‌روید می‌گویید من آماده‌ی سفر به ریاض، دیدار و بازدید هستم. خب، یک بار، دو بار، سه بار، چهار بار و پنج بار جوابتان را ندادند. بس است دیگر. کرامت خودتان را حفظ کنید. با این حال ایرانی‌ها ادامه دادند. امروز نیز خبر دارم و می‌گویم جمهوری اسلامی آماده، حاضر و باورمند به گفت و گوی با کشورهای اسلامی و گفت و گو با سعودی است. این سعودی است که زیر بار نمی‌رود. چرا؟ چون می‌بیند در سوریه، لبنان، عراق و… شکست خورده است و می‌خواهد پیش از این که پای میز مذاکره، دیدار یا تفاهم بنشیند یک موفقیت به دست بیاورد. مگر با شکنجه و کشتن زنان و کودکان و برادران ملت بحرین یا یمن موفقیت به دست می‌آید؟ این حرف که آن‌ها آماده‌ی گفت و گو هستند درست نیست.

اما امروز اوضاع تغییر کرده. وقت آن است که مسائل را شفاف و روشن بیان کنیم. جواب این است. امروز دیگر صحبت از جنگ واسطه‌ای نیست که دلیل بخواهد. مسئولان سعودی اعلام جنگ کرده‌اند. سفیر سعودی از واشنگتن جنگ را اعلام کرد. [دقت کنید] از واشنگتن. سخنگوی رسمی طوفان استواراندیشی سعودی از ریاض صحبت می‌کند. ارتش سعودی در مرزها دست به بمباران می‌زند. هواپیماهای سعودی بمباران می‌کنند، ویران می‌کنند و می‌کشند. هنوز هم دلیل می‌خواهید. این هم از کشور امور خیریه.
ثانیا: هنوز جایی برای صلح وجود دارد؟ چه جایی برای صلح وجود دارد؟ با وجود این که همه‌ی ما خواستار سازش و درمان سیاسی هستیم. نظر و اعتقاد ما -که البته برای هیچ همپیمان، دوست و عزیزی الزام‌آور نیست- این است که وقت آن رسیده که مسلمانان، عرب‌ها و جهان اسلام در مقابل پادشاهی عربستان سعودی بایستند و بگویند بس است. بس است.

امروز سؤالی از همه‌ی ملت‌های عرب مطرح است. این تفکر گروه‌های ویران‌گر جوامع… بله، جوامع را ویران می‌کنند. در عراق بر سر مسیحیان، ایزدی‌ها، شیعیان، اهل سنت، کرد، عرب و ترکمن و هر کسی که وهابی نبود چه آمد؟ جوامعی هستند که نابود شده‌اند. این تفکر گروه‌های ویران‌گر جوامع، ارتش‌ها، کشورها و امت متعلق به کیست؟ از کجا آمده؟ مکتب کیست؟ از کتاب‌های کیست؟ فرهنگ کیست؟ فتاوای کیست؟ چه کسی این تفکر را در عالم شیوع می‌دهد؟ چه کسی این تفکر را در برنامه‌های درسی ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان و دانشگاه تدریس می‌کند؟ چه کسی در همه جای جهان برای آموزش این تفکر تکفیری ویران‌گر به جوانان مسلمان مدرسه می‌سازد؟ خیلی روشن است: پادشاهی عربستان سعودی با پول مسلمانان و حاجیان بیت الله الحرام. برای خاطر سوریه، لبنان، عراق، یمن، بحرین، کشورهای خلیج، مصر، لیبی، سومالی، کنیا و همه‌ی کشورهایی که باندهای تروریستی و تکفیری در آن‌ها می‌کشند و جنایت می‌کنند باید همه‌ی جهان بایستند و به سعودی بگویند بس است. دلیل این است. اگر من دارم هیجانی و بی‌منطق و بی‌خردانه صحبت می‌کنم از من نپذیرید.

بیاناتی در این رابطه با موضوعات:

• اندونزی
• بحرین
• جریان های تکفیری
• عربستان
• مقاومت
• هند
• پاکستان
• یمن